به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتیغزل هاشمارهٔ ۸۸: جور تو گر عنان بجنباند

2170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جور تو گر عنان بجنباند
آسمان در رکاب او راند
بلب آمد هزار جان وقت است
که قبولت بسی بجنباند
گفتی آن وعده یاد میداری
هم بر آنم خدای میداند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۷: امید وصل غم روز هجر چون شب شمع 2شمارهٔ ۸۸: جور تو گر عنان بجنباند 3شمارهٔ ۸۹: مرا براین نسزاید که از تو باشم دور 4شمارهٔ ۹۰: تا تولای تو کردم شدم از خود بیزار 5شمارهٔ ۹۱: آن زلف مشوش بین در عنبر و بان منگر 6شمارهٔ ۹۲: دلا فتراک آن جان و جهان گیر 7شمارهٔ ۹۳: یک نظر در صورت آن روح روحانی نگر 8شمارهٔ ۹۴: دلبری دارم که یارب زینهار 9شمارهٔ ۹۵: ای ز تو بر هر دماغی صد هوس 10شمارهٔ ۹۶: مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش 11شمارهٔ ۹۷: گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه ب ...12شمارهٔ ۹۸: تو چه گوئی ار بپرسم زلب شکرفشانش 13شمارهٔ ۹۹: در خون دل نشاندم روی ازفراق رویش 14شمارهٔ ۱۰۰: مهمان تو آمد دل در باغ رضا خوان ک ...15شمارهٔ ۱۰۱: در فراقت طاقت من گشت طاق 16شمارهٔ ۱۰۲: چند خورم خون خود ازدست دل 17شمارهٔ ۱۰۳: چو من عادت چنین دارم که غم را شاد ...18شمارهٔ ۱۰۴: می بین که تا چه غایت از تو به درد ...19شمارهٔ ۱۰۵: باز در دست چرخ بد سازم 20شمارهٔ ۱۰۶: از همه عالم خریدار توام 21شمارهٔ ۱۰۷: پیمان شکنا بر سر پیمانت نمی بینم 22شمارهٔ ۱۰۸: درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام 23شمارهٔ ۱۰۹: دوش با دوست محاکات بجان میگردم 24شمارهٔ ۱۱۰: دلبری دارم که جان میخواهد از من، ...25شمارهٔ ۱۱۱: همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دا ...26شمارهٔ ۱۱۲: مه را وجود گفتن با روی او نیارم 27شمارهٔ ۱۱۳: از دل گره غم تو بگشادم 28شمارهٔ ۱۱۴: دوش در عیش و عشرتی بودم 29شمارهٔ ۱۱۵: بی تو با یک دل، غم دل مانده ام 30شمارهٔ ۱۱۶: هرغم که دهد عشق تو من خار ندارم 31شمارهٔ ۱۱۷: یا رب این من، غریب کم خطرم 32شمارهٔ ۱۱۸: از نو، رقمی بر دل درویش کشیدم 33شمارهٔ ۱۱۹: کو محرمی که قصه تو در میان نهم 34شمارهٔ ۱۲۰: بی شب زلف تو سیه روزم 35شمارهٔ ۱۲۱: چون با غم تو قرار گیرم 36شمارهٔ ۱۲۲: ره صد رهگذرت میدارم 37شمارهٔ ۱۲۳: با آنکه در میان دل آتش همی زنم 38شمارهٔ ۱۲۴: کارم از عشق بجان است، چه تدبیر کن ...39شمارهٔ ۱۲۵: شب دوش با دوست می خورده ام 40شمارهٔ ۱۲۶: خیز تا دست طرب یکدم، بجام می زنیم 41شمارهٔ ۱۲۷: آنم که زین بر اسب تمنا نهاده ام 42شمارهٔ ۱۲۸: در فراق تو سوخت این جگرم 43شمارهٔ ۱۲۹: به حق آنکه جز از تو، کسی گزیده نی ...44شمارهٔ ۱۳۰: بهر کژم که نهی نقش خویش می بینم 45شمارهٔ ۱۳۱: میروم از غم عشق تو چنان بیخبرم 46شمارهٔ ۱۳۲: وه که امروز بحال دگرم 47شمارهٔ ۱۳۳: ساقی من از خمار شبانه مشوشم 48شمارهٔ ۱۳۴: پر دردم و بمانده ز درمان خویشتن 49شمارهٔ ۱۳۵: خه خه آن سوسن سیرابش بین 50شمارهٔ ۱۳۶: ای سعی کرده عشق تو در خون و جان م ...51شمارهٔ ۱۳۷: ای بر گشاده دست به بیداد عاشقان 52شمارهٔ ۱۳۸: ای جهان را، یادگار از طغرل و الب ...53شمارهٔ ۱۳۹: چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن 54شمارهٔ ۱۴۰: این چرخ دغا پیشه دست خوش خوی تو 55شمارهٔ ۱۴۱: از رهی روی بگردان و برو 56شمارهٔ ۱۴۲: ای در دل و جان سواری تو 57شمارهٔ ۱۴۳: باز دل را تازه شد درد کهن با یار ...58شمارهٔ ۱۴۴: سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای ...59شمارهٔ ۱۴۵: داد دلم نمیدهد زلف ستم پرست تو 60شمارهٔ ۱۴۶: ای شکرخای شده گوش از تو 61شمارهٔ ۱۴۷: ای مرهم هر سینه مجروح لب تو 62شمارهٔ ۱۴۸: ای همه شیران اسیر دام تو 63شمارهٔ ۱۴۹: ای شکار آویز دل فتراک تو 64شمارهٔ ۱۵۰: گوهر دیده کرده ام، پیشکش جمال تو 65شمارهٔ ۱۵۱: ما مانده ایم و جانی، در دست غم بم ...66شمارهٔ ۱۵۲: ای مرا چون جان گرامی جام جانپرور ...67شمارهٔ ۱۵۳: ای غمت در جان من آویخته 68شمارهٔ ۱۵۴: توسن بسر عنان بمن ده 69شمارهٔ ۱۵۵: گره مشک، بر سمن چه زنی 70شمارهٔ ۱۵۶: دگر بار ای دل سنگین فتادی 71شمارهٔ ۱۵۷: دیدی چگونه ما را، بگذاشتی و رفتی 72شمارهٔ ۱۵۸: والله که به بیباکی، ناموس جهان بر ...73شمارهٔ ۱۵۹: دل ببری، تن بزنی، اینت بلائی که ت ...74شمارهٔ ۱۶۰: ای پشیمان شده ز دلداری 75شمارهٔ ۱۶۱: من تنگدل و تو تنگ خوئی 76شمارهٔ ۱۶۲: ای عهد تو جمله نانمازی 77شمارهٔ ۱۶۳: جانم فدای توست، که جانان من توئی 78شمارهٔ ۱۶۴: تو که از درد سری آه کنی 79شمارهٔ ۱۶۵: ای دل آخر تا کی این دیوانگی 80شمارهٔ ۱۶۶: کژ نهادی کُله، چه سرداری 81شمارهٔ ۱۶۷: زلف چون بر عذار میفکنی 82شمارهٔ ۱۶۸: در کار تو از دست بشد عهد جوانی 83شمارهٔ ۱۶۹: ای به هلاک جان من، عشق تو را کفای ...84شمارهٔ ۱۷۰: بر گل چو مثال عنبر انگیزی 85شمارهٔ ۱۷۱: دلا آن به که با جان در نبندی 86شمارهٔ ۱۷۲: رخ تو فتنه جهان بودی 87شمارهٔ ۱۷۳: جانا، همه آیت نکوئی 88شمارهٔ ۱۷۴: روز تو اقبال و فرخ نیستی 89شمارهٔ ۱۷۵: چون گشت رخ چمن دل آرای 90شمارهٔ ۱۷۶: گرد ماه از زلف عنبر می نهی 91شمارهٔ ۱۷۷: مشک می رنگ، بر سمن چه زنی 92شمارهٔ ۱۷۸: بدین جمال اگر تو را وفاستی 93شمارهٔ ۱۷۹: بتن بودم امروز چون ناتوانی 94شمارهٔ ۱۸۰: صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی 95شمارهٔ ۱۸۱: سوزی است مرا در دل دانی که چسان س ...96شمارهٔ ۱۸۲: بس کاین دل زار ریش کردی 97شمارهٔ ۱۸۳: کره مشک بر سمن چه زنی 98شمارهٔ ۱۸۴: ای قاعده ی بزرگواری 99شمارهٔ ۱۸۵: ای بنده ی لب تو، لب آبدار می 100شمارهٔ ۱۸۶: شبگیر و تنها میروی ای شمع دلها تا ...101شمارهٔ ۱۸۷: زهی چتر قمر طرف کلاهت 102شمارهٔ ۱۸۸: هرکه عشقت خرید جان بفروخت 103شمارهٔ ۱۸۹: نیم شبان دلبرک نیم مست 104شمارهٔ ۱۹۰: بر آن کس که کمتر ز سگ باد پیشت 105شمارهٔ ۱۹۱: جشن فرخنده نوروز جهان افروز است 106شمارهٔ ۱۹۲: رو که میدان جهان میدان توست

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ