کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش
    دل آزاد من چون دید سحری کرد و بربستش
    خیالت چون نهم بر دل از آن بدعهد بی حاصل
    دل من گر بخون دل بگرید جان آن هستش
    سیاها، روی مظلومی که خواهد روی گلرنگش
    درازا، دست بیدادی که دارد طره پستش
    تنم در تب همی سوزد، رباب دل چنان گردش
    دلم مرهم نمی گیرد، بتیغ غم چنان خستش
    ز زلفش یادگاری خواستم تا مونسم باشد
    بقد من اشارت کرد هم در حال بگسستش
    صراحی وار دل پر خون ببزم خسرو عادل
    روم بر سر نهم دستی ز دست چشم بد مستش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha