به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتیغزل هاشمارهٔ ۱۰۲: چند خورم خون خود ازدست دل

2090عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چند خورم خون خود ازدست دل
شستم از دوست بهفت آب و گل
زین شبش او داند و شمع ختن
زین قبل او داند و ماه چگل
بیدلی ار زانکه بدین چاشنی است
باد دل از من بدو عالم به حل
روز اگر می برود گو برو
نیست غم او همه بر من سجل
فارغم از دل من و طبعی چو آب
ساخته با مدح شه صف گسل
گرهمه سنگ است چو مومش کند
آتش سودای بتی سنگدل
خسرو خسرو فش خسرو نسب
مظفرالدولت والدین قِزل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۱: در فراقت طاقت من گشت طاق 2شمارهٔ ۱۰۲: چند خورم خون خود ازدست دل 3شمارهٔ ۱۰۳: چو من عادت چنین دارم که غم را شاد ...4شمارهٔ ۱۰۴: می بین که تا چه غایت از تو به درد ...5شمارهٔ ۱۰۵: باز در دست چرخ بد سازم 6شمارهٔ ۱۰۶: از همه عالم خریدار توام 7شمارهٔ ۱۰۷: پیمان شکنا بر سر پیمانت نمی بینم 8شمارهٔ ۱۰۸: درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام 9شمارهٔ ۱۰۹: دوش با دوست محاکات بجان میگردم 10شمارهٔ ۱۱۰: دلبری دارم که جان میخواهد از من، ...11شمارهٔ ۱۱۱: همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دا ...12شمارهٔ ۱۱۲: مه را وجود گفتن با روی او نیارم 13شمارهٔ ۱۱۳: از دل گره غم تو بگشادم 14شمارهٔ ۱۱۴: دوش در عیش و عشرتی بودم 15شمارهٔ ۱۱۵: بی تو با یک دل، غم دل مانده ام 16شمارهٔ ۱۱۶: هرغم که دهد عشق تو من خار ندارم 17شمارهٔ ۱۱۷: یا رب این من، غریب کم خطرم 18شمارهٔ ۱۱۸: از نو، رقمی بر دل درویش کشیدم 19شمارهٔ ۱۱۹: کو محرمی که قصه تو در میان نهم 20شمارهٔ ۱۲۰: بی شب زلف تو سیه روزم 21شمارهٔ ۱۲۱: چون با غم تو قرار گیرم 22شمارهٔ ۱۲۲: ره صد رهگذرت میدارم 23شمارهٔ ۱۲۳: با آنکه در میان دل آتش همی زنم 24شمارهٔ ۱۲۴: کارم از عشق بجان است، چه تدبیر کن ...25شمارهٔ ۱۲۵: شب دوش با دوست می خورده ام 26شمارهٔ ۱۲۶: خیز تا دست طرب یکدم، بجام می زنیم 27شمارهٔ ۱۲۷: آنم که زین بر اسب تمنا نهاده ام 28شمارهٔ ۱۲۸: در فراق تو سوخت این جگرم 29شمارهٔ ۱۲۹: به حق آنکه جز از تو، کسی گزیده نی ...30شمارهٔ ۱۳۰: بهر کژم که نهی نقش خویش می بینم 31شمارهٔ ۱۳۱: میروم از غم عشق تو چنان بیخبرم 32شمارهٔ ۱۳۲: وه که امروز بحال دگرم 33شمارهٔ ۱۳۳: ساقی من از خمار شبانه مشوشم 34شمارهٔ ۱۳۴: پر دردم و بمانده ز درمان خویشتن 35شمارهٔ ۱۳۵: خه خه آن سوسن سیرابش بین 36شمارهٔ ۱۳۶: ای سعی کرده عشق تو در خون و جان م ...37شمارهٔ ۱۳۷: ای بر گشاده دست به بیداد عاشقان 38شمارهٔ ۱۳۸: ای جهان را، یادگار از طغرل و الب ...39شمارهٔ ۱۳۹: چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن 40شمارهٔ ۱۴۰: این چرخ دغا پیشه دست خوش خوی تو 41شمارهٔ ۱۴۱: از رهی روی بگردان و برو 42شمارهٔ ۱۴۲: ای در دل و جان سواری تو 43شمارهٔ ۱۴۳: باز دل را تازه شد درد کهن با یار ...44شمارهٔ ۱۴۴: سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای ...45شمارهٔ ۱۴۵: داد دلم نمیدهد زلف ستم پرست تو 46شمارهٔ ۱۴۶: ای شکرخای شده گوش از تو 47شمارهٔ ۱۴۷: ای مرهم هر سینه مجروح لب تو 48شمارهٔ ۱۴۸: ای همه شیران اسیر دام تو 49شمارهٔ ۱۴۹: ای شکار آویز دل فتراک تو 50شمارهٔ ۱۵۰: گوهر دیده کرده ام، پیشکش جمال تو 51شمارهٔ ۱۵۱: ما مانده ایم و جانی، در دست غم بم ...52شمارهٔ ۱۵۲: ای مرا چون جان گرامی جام جانپرور ...53شمارهٔ ۱۵۳: ای غمت در جان من آویخته 54شمارهٔ ۱۵۴: توسن بسر عنان بمن ده 55شمارهٔ ۱۵۵: گره مشک، بر سمن چه زنی 56شمارهٔ ۱۵۶: دگر بار ای دل سنگین فتادی 57شمارهٔ ۱۵۷: دیدی چگونه ما را، بگذاشتی و رفتی 58شمارهٔ ۱۵۸: والله که به بیباکی، ناموس جهان بر ...59شمارهٔ ۱۵۹: دل ببری، تن بزنی، اینت بلائی که ت ...60شمارهٔ ۱۶۰: ای پشیمان شده ز دلداری 61شمارهٔ ۱۶۱: من تنگدل و تو تنگ خوئی 62شمارهٔ ۱۶۲: ای عهد تو جمله نانمازی 63شمارهٔ ۱۶۳: جانم فدای توست، که جانان من توئی 64شمارهٔ ۱۶۴: تو که از درد سری آه کنی 65شمارهٔ ۱۶۵: ای دل آخر تا کی این دیوانگی 66شمارهٔ ۱۶۶: کژ نهادی کُله، چه سرداری 67شمارهٔ ۱۶۷: زلف چون بر عذار میفکنی 68شمارهٔ ۱۶۸: در کار تو از دست بشد عهد جوانی 69شمارهٔ ۱۶۹: ای به هلاک جان من، عشق تو را کفای ...70شمارهٔ ۱۷۰: بر گل چو مثال عنبر انگیزی 71شمارهٔ ۱۷۱: دلا آن به که با جان در نبندی 72شمارهٔ ۱۷۲: رخ تو فتنه جهان بودی 73شمارهٔ ۱۷۳: جانا، همه آیت نکوئی 74شمارهٔ ۱۷۴: روز تو اقبال و فرخ نیستی 75شمارهٔ ۱۷۵: چون گشت رخ چمن دل آرای 76شمارهٔ ۱۷۶: گرد ماه از زلف عنبر می نهی 77شمارهٔ ۱۷۷: مشک می رنگ، بر سمن چه زنی 78شمارهٔ ۱۷۸: بدین جمال اگر تو را وفاستی 79شمارهٔ ۱۷۹: بتن بودم امروز چون ناتوانی 80شمارهٔ ۱۸۰: صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی 81شمارهٔ ۱۸۱: سوزی است مرا در دل دانی که چسان س ...82شمارهٔ ۱۸۲: بس کاین دل زار ریش کردی 83شمارهٔ ۱۸۳: کره مشک بر سمن چه زنی 84شمارهٔ ۱۸۴: ای قاعده ی بزرگواری 85شمارهٔ ۱۸۵: ای بنده ی لب تو، لب آبدار می 86شمارهٔ ۱۸۶: شبگیر و تنها میروی ای شمع دلها تا ...87شمارهٔ ۱۸۷: زهی چتر قمر طرف کلاهت 88شمارهٔ ۱۸۸: هرکه عشقت خرید جان بفروخت 89شمارهٔ ۱۸۹: نیم شبان دلبرک نیم مست 90شمارهٔ ۱۹۰: بر آن کس که کمتر ز سگ باد پیشت 91شمارهٔ ۱۹۱: جشن فرخنده نوروز جهان افروز است 92شمارهٔ ۱۹۲: رو که میدان جهان میدان توست

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ