اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۹۶: مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش دل آزاد من چون دید سحری کرد و بربستش خیالت چون نهم بر دل از آن بدعهد بی حاصل دل من گر بخون دل بگرید جان آن هستش سیاها، روی مظلومی که خواهد روی گلرنگش درازا، دست بیدادی که دارد طره پستش تنم در تب همی سوزد، رباب دل چنان گردش دلم مرهم نمی گیرد، بتیغ غم چنان خستش ز زلفش یادگاری خواستم تا مونسم باشد بقد من اشارت کرد هم در حال بگسستش صراحی وار دل پر خون ببزم خسرو عادل روم بر سر نهم دستی ز دست چشم بد مستش اثیر اخسیکتی