به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتیغزل هاشمارهٔ ۸۱: با آنکه بهشیاری همتات نمی افتد

2160عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

با آنکه بهشیاری همتات نمی افتد
از نخوت و جباری بامات نمی افتد
آئی و رقیبانت آیند ز پیش و پس
آخر شبی این بازی تنهات نمی افتد
بر سر بنهی دستی تا جان من مسکین
چون زلف سرافکنده در پات نمی افتد
شب تیره دمی روشن من خالی و تو فارغ
هان می فتدت در سر این تات نمی افتد
ممکن که بدل داری باشد چو تو در عالم
باری به ستمگاری همتات نمی افتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۰: باز دل در عشق رائی میزند 2شمارهٔ ۸۱: با آنکه بهشیاری همتات نمی افتد 3شمارهٔ ۸۲: تو را اگر تو، توئی عالمی شکار بود 4شمارهٔ ۸۳: پایه حسن تو آفتاب ندارد 5شمارهٔ ۸۴: با که گویم راز چون همدم نماند 6شمارهٔ ۸۵: پسته خندان تو شکر فشاند 7شمارهٔ ۸۶: مشتری غاشیه مهر تو بر دوش کشد 8شمارهٔ ۸۷: امید وصل غم روز هجر چون شب شمع 9شمارهٔ ۸۸: جور تو گر عنان بجنباند 10شمارهٔ ۸۹: مرا براین نسزاید که از تو باشم دور 11شمارهٔ ۹۰: تا تولای تو کردم شدم از خود بیزار 12شمارهٔ ۹۱: آن زلف مشوش بین در عنبر و بان منگر 13شمارهٔ ۹۲: دلا فتراک آن جان و جهان گیر 14شمارهٔ ۹۳: یک نظر در صورت آن روح روحانی نگر 15شمارهٔ ۹۴: دلبری دارم که یارب زینهار 16شمارهٔ ۹۵: ای ز تو بر هر دماغی صد هوس 17شمارهٔ ۹۶: مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش 18شمارهٔ ۹۷: گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه ب ...19شمارهٔ ۹۸: تو چه گوئی ار بپرسم زلب شکرفشانش 20شمارهٔ ۹۹: در خون دل نشاندم روی ازفراق رویش 21شمارهٔ ۱۰۰: مهمان تو آمد دل در باغ رضا خوان ک ...22شمارهٔ ۱۰۱: در فراقت طاقت من گشت طاق 23شمارهٔ ۱۰۲: چند خورم خون خود ازدست دل 24شمارهٔ ۱۰۳: چو من عادت چنین دارم که غم را شاد ...25شمارهٔ ۱۰۴: می بین که تا چه غایت از تو به درد ...26شمارهٔ ۱۰۵: باز در دست چرخ بد سازم 27شمارهٔ ۱۰۶: از همه عالم خریدار توام 28شمارهٔ ۱۰۷: پیمان شکنا بر سر پیمانت نمی بینم 29شمارهٔ ۱۰۸: درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام 30شمارهٔ ۱۰۹: دوش با دوست محاکات بجان میگردم 31شمارهٔ ۱۱۰: دلبری دارم که جان میخواهد از من، ...32شمارهٔ ۱۱۱: همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دا ...33شمارهٔ ۱۱۲: مه را وجود گفتن با روی او نیارم 34شمارهٔ ۱۱۳: از دل گره غم تو بگشادم 35شمارهٔ ۱۱۴: دوش در عیش و عشرتی بودم 36شمارهٔ ۱۱۵: بی تو با یک دل، غم دل مانده ام 37شمارهٔ ۱۱۶: هرغم که دهد عشق تو من خار ندارم 38شمارهٔ ۱۱۷: یا رب این من، غریب کم خطرم 39شمارهٔ ۱۱۸: از نو، رقمی بر دل درویش کشیدم 40شمارهٔ ۱۱۹: کو محرمی که قصه تو در میان نهم 41شمارهٔ ۱۲۰: بی شب زلف تو سیه روزم 42شمارهٔ ۱۲۱: چون با غم تو قرار گیرم 43شمارهٔ ۱۲۲: ره صد رهگذرت میدارم 44شمارهٔ ۱۲۳: با آنکه در میان دل آتش همی زنم 45شمارهٔ ۱۲۴: کارم از عشق بجان است، چه تدبیر کن ...46شمارهٔ ۱۲۵: شب دوش با دوست می خورده ام 47شمارهٔ ۱۲۶: خیز تا دست طرب یکدم، بجام می زنیم 48شمارهٔ ۱۲۷: آنم که زین بر اسب تمنا نهاده ام 49شمارهٔ ۱۲۸: در فراق تو سوخت این جگرم 50شمارهٔ ۱۲۹: به حق آنکه جز از تو، کسی گزیده نی ...51شمارهٔ ۱۳۰: بهر کژم که نهی نقش خویش می بینم 52شمارهٔ ۱۳۱: میروم از غم عشق تو چنان بیخبرم 53شمارهٔ ۱۳۲: وه که امروز بحال دگرم 54شمارهٔ ۱۳۳: ساقی من از خمار شبانه مشوشم 55شمارهٔ ۱۳۴: پر دردم و بمانده ز درمان خویشتن 56شمارهٔ ۱۳۵: خه خه آن سوسن سیرابش بین 57شمارهٔ ۱۳۶: ای سعی کرده عشق تو در خون و جان م ...58شمارهٔ ۱۳۷: ای بر گشاده دست به بیداد عاشقان 59شمارهٔ ۱۳۸: ای جهان را، یادگار از طغرل و الب ...60شمارهٔ ۱۳۹: چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن 61شمارهٔ ۱۴۰: این چرخ دغا پیشه دست خوش خوی تو 62شمارهٔ ۱۴۱: از رهی روی بگردان و برو 63شمارهٔ ۱۴۲: ای در دل و جان سواری تو 64شمارهٔ ۱۴۳: باز دل را تازه شد درد کهن با یار ...65شمارهٔ ۱۴۴: سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای ...66شمارهٔ ۱۴۵: داد دلم نمیدهد زلف ستم پرست تو 67شمارهٔ ۱۴۶: ای شکرخای شده گوش از تو 68شمارهٔ ۱۴۷: ای مرهم هر سینه مجروح لب تو 69شمارهٔ ۱۴۸: ای همه شیران اسیر دام تو 70شمارهٔ ۱۴۹: ای شکار آویز دل فتراک تو 71شمارهٔ ۱۵۰: گوهر دیده کرده ام، پیشکش جمال تو 72شمارهٔ ۱۵۱: ما مانده ایم و جانی، در دست غم بم ...73شمارهٔ ۱۵۲: ای مرا چون جان گرامی جام جانپرور ...74شمارهٔ ۱۵۳: ای غمت در جان من آویخته 75شمارهٔ ۱۵۴: توسن بسر عنان بمن ده 76شمارهٔ ۱۵۵: گره مشک، بر سمن چه زنی 77شمارهٔ ۱۵۶: دگر بار ای دل سنگین فتادی 78شمارهٔ ۱۵۷: دیدی چگونه ما را، بگذاشتی و رفتی 79شمارهٔ ۱۵۸: والله که به بیباکی، ناموس جهان بر ...80شمارهٔ ۱۵۹: دل ببری، تن بزنی، اینت بلائی که ت ...81شمارهٔ ۱۶۰: ای پشیمان شده ز دلداری 82شمارهٔ ۱۶۱: من تنگدل و تو تنگ خوئی 83شمارهٔ ۱۶۲: ای عهد تو جمله نانمازی 84شمارهٔ ۱۶۳: جانم فدای توست، که جانان من توئی 85شمارهٔ ۱۶۴: تو که از درد سری آه کنی 86شمارهٔ ۱۶۵: ای دل آخر تا کی این دیوانگی 87شمارهٔ ۱۶۶: کژ نهادی کُله، چه سرداری 88شمارهٔ ۱۶۷: زلف چون بر عذار میفکنی 89شمارهٔ ۱۶۸: در کار تو از دست بشد عهد جوانی 90شمارهٔ ۱۶۹: ای به هلاک جان من، عشق تو را کفای ...91شمارهٔ ۱۷۰: بر گل چو مثال عنبر انگیزی 92شمارهٔ ۱۷۱: دلا آن به که با جان در نبندی 93شمارهٔ ۱۷۲: رخ تو فتنه جهان بودی 94شمارهٔ ۱۷۳: جانا، همه آیت نکوئی 95شمارهٔ ۱۷۴: روز تو اقبال و فرخ نیستی 96شمارهٔ ۱۷۵: چون گشت رخ چمن دل آرای 97شمارهٔ ۱۷۶: گرد ماه از زلف عنبر می نهی 98شمارهٔ ۱۷۷: مشک می رنگ، بر سمن چه زنی 99شمارهٔ ۱۷۸: بدین جمال اگر تو را وفاستی 100شمارهٔ ۱۷۹: بتن بودم امروز چون ناتوانی 101شمارهٔ ۱۸۰: صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی 102شمارهٔ ۱۸۱: سوزی است مرا در دل دانی که چسان س ...103شمارهٔ ۱۸۲: بس کاین دل زار ریش کردی 104شمارهٔ ۱۸۳: کره مشک بر سمن چه زنی 105شمارهٔ ۱۸۴: ای قاعده ی بزرگواری 106شمارهٔ ۱۸۵: ای بنده ی لب تو، لب آبدار می 107شمارهٔ ۱۸۶: شبگیر و تنها میروی ای شمع دلها تا ...108شمارهٔ ۱۸۷: زهی چتر قمر طرف کلاهت 109شمارهٔ ۱۸۸: هرکه عشقت خرید جان بفروخت 110شمارهٔ ۱۸۹: نیم شبان دلبرک نیم مست 111شمارهٔ ۱۹۰: بر آن کس که کمتر ز سگ باد پیشت 112شمارهٔ ۱۹۱: جشن فرخنده نوروز جهان افروز است 113شمارهٔ ۱۹۲: رو که میدان جهان میدان توست

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ