به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتیغزل هاشمارهٔ ۷۰: بهار امسال خوشتر می نماید

2030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بهار امسال خوشتر می نماید
چمن چون نقش آذر می نماید
چنان شد عارض بستان که با او
خط خوبان مزور می نماید
زکحلی برگ و سیمای شکوفه
زمین چرخ پر اختر می نماید
گهی، میغ اشک عاشق می فشاند
گهی، گل روی دلبر می نماید
نشسته در پس هر ذره خاک
دوصد عطار و شکر می نماید
ز نرگس باغ را چشمی رسیده است
که لاله مشک و مجمر می نماید
در این موسم اثیر از یار، محروم
ستم ها بین، که داور می نماید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۹: وصل شک نیست که در می باید 2شمارهٔ ۷۰: بهار امسال خوشتر می نماید 3شمارهٔ ۷۱: هر آنکس را که دلداری چو آن سرو سهی ...4شمارهٔ ۷۲: یکدمت خود غم دلم دارد 5شمارهٔ ۷۳: تهمت اشکم چو پیدا میشود 6شمارهٔ ۷۴: مرغی یگانه بودم یاری بدستم آمد 7شمارهٔ ۷۵: یارستم پیشه باز، دست جفا می برد 8شمارهٔ ۷۶: آتش عشق تو چون زبانه برآرد 9شمارهٔ ۷۷: دل بر امید وصل تو جان را همی زند 10شمارهٔ ۷۸: دردی است در دیار که درمان نمیبرد 11شمارهٔ ۷۹: جهان، جان فشاند چو روی تو بیند 12شمارهٔ ۸۰: باز دل در عشق رائی میزند 13شمارهٔ ۸۱: با آنکه بهشیاری همتات نمی افتد 14شمارهٔ ۸۲: تو را اگر تو، توئی عالمی شکار بود 15شمارهٔ ۸۳: پایه حسن تو آفتاب ندارد 16شمارهٔ ۸۴: با که گویم راز چون همدم نماند 17شمارهٔ ۸۵: پسته خندان تو شکر فشاند 18شمارهٔ ۸۶: مشتری غاشیه مهر تو بر دوش کشد 19شمارهٔ ۸۷: امید وصل غم روز هجر چون شب شمع 20شمارهٔ ۸۸: جور تو گر عنان بجنباند 21شمارهٔ ۸۹: مرا براین نسزاید که از تو باشم دور 22شمارهٔ ۹۰: تا تولای تو کردم شدم از خود بیزار 23شمارهٔ ۹۱: آن زلف مشوش بین در عنبر و بان منگر 24شمارهٔ ۹۲: دلا فتراک آن جان و جهان گیر 25شمارهٔ ۹۳: یک نظر در صورت آن روح روحانی نگر 26شمارهٔ ۹۴: دلبری دارم که یارب زینهار 27شمارهٔ ۹۵: ای ز تو بر هر دماغی صد هوس 28شمارهٔ ۹۶: مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش 29شمارهٔ ۹۷: گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه ب ...30شمارهٔ ۹۸: تو چه گوئی ار بپرسم زلب شکرفشانش 31شمارهٔ ۹۹: در خون دل نشاندم روی ازفراق رویش 32شمارهٔ ۱۰۰: مهمان تو آمد دل در باغ رضا خوان ک ...33شمارهٔ ۱۰۱: در فراقت طاقت من گشت طاق 34شمارهٔ ۱۰۲: چند خورم خون خود ازدست دل 35شمارهٔ ۱۰۳: چو من عادت چنین دارم که غم را شاد ...36شمارهٔ ۱۰۴: می بین که تا چه غایت از تو به درد ...37شمارهٔ ۱۰۵: باز در دست چرخ بد سازم 38شمارهٔ ۱۰۶: از همه عالم خریدار توام 39شمارهٔ ۱۰۷: پیمان شکنا بر سر پیمانت نمی بینم 40شمارهٔ ۱۰۸: درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام 41شمارهٔ ۱۰۹: دوش با دوست محاکات بجان میگردم 42شمارهٔ ۱۱۰: دلبری دارم که جان میخواهد از من، ...43شمارهٔ ۱۱۱: همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دا ...44شمارهٔ ۱۱۲: مه را وجود گفتن با روی او نیارم 45شمارهٔ ۱۱۳: از دل گره غم تو بگشادم 46شمارهٔ ۱۱۴: دوش در عیش و عشرتی بودم 47شمارهٔ ۱۱۵: بی تو با یک دل، غم دل مانده ام 48شمارهٔ ۱۱۶: هرغم که دهد عشق تو من خار ندارم 49شمارهٔ ۱۱۷: یا رب این من، غریب کم خطرم 50شمارهٔ ۱۱۸: از نو، رقمی بر دل درویش کشیدم 51شمارهٔ ۱۱۹: کو محرمی که قصه تو در میان نهم 52شمارهٔ ۱۲۰: بی شب زلف تو سیه روزم 53شمارهٔ ۱۲۱: چون با غم تو قرار گیرم 54شمارهٔ ۱۲۲: ره صد رهگذرت میدارم 55شمارهٔ ۱۲۳: با آنکه در میان دل آتش همی زنم 56شمارهٔ ۱۲۴: کارم از عشق بجان است، چه تدبیر کن ...57شمارهٔ ۱۲۵: شب دوش با دوست می خورده ام 58شمارهٔ ۱۲۶: خیز تا دست طرب یکدم، بجام می زنیم 59شمارهٔ ۱۲۷: آنم که زین بر اسب تمنا نهاده ام 60شمارهٔ ۱۲۸: در فراق تو سوخت این جگرم 61شمارهٔ ۱۲۹: به حق آنکه جز از تو، کسی گزیده نی ...62شمارهٔ ۱۳۰: بهر کژم که نهی نقش خویش می بینم 63شمارهٔ ۱۳۱: میروم از غم عشق تو چنان بیخبرم 64شمارهٔ ۱۳۲: وه که امروز بحال دگرم 65شمارهٔ ۱۳۳: ساقی من از خمار شبانه مشوشم 66شمارهٔ ۱۳۴: پر دردم و بمانده ز درمان خویشتن 67شمارهٔ ۱۳۵: خه خه آن سوسن سیرابش بین 68شمارهٔ ۱۳۶: ای سعی کرده عشق تو در خون و جان م ...69شمارهٔ ۱۳۷: ای بر گشاده دست به بیداد عاشقان 70شمارهٔ ۱۳۸: ای جهان را، یادگار از طغرل و الب ...71شمارهٔ ۱۳۹: چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن 72شمارهٔ ۱۴۰: این چرخ دغا پیشه دست خوش خوی تو 73شمارهٔ ۱۴۱: از رهی روی بگردان و برو 74شمارهٔ ۱۴۲: ای در دل و جان سواری تو 75شمارهٔ ۱۴۳: باز دل را تازه شد درد کهن با یار ...76شمارهٔ ۱۴۴: سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای ...77شمارهٔ ۱۴۵: داد دلم نمیدهد زلف ستم پرست تو 78شمارهٔ ۱۴۶: ای شکرخای شده گوش از تو 79شمارهٔ ۱۴۷: ای مرهم هر سینه مجروح لب تو 80شمارهٔ ۱۴۸: ای همه شیران اسیر دام تو 81شمارهٔ ۱۴۹: ای شکار آویز دل فتراک تو 82شمارهٔ ۱۵۰: گوهر دیده کرده ام، پیشکش جمال تو 83شمارهٔ ۱۵۱: ما مانده ایم و جانی، در دست غم بم ...84شمارهٔ ۱۵۲: ای مرا چون جان گرامی جام جانپرور ...85شمارهٔ ۱۵۳: ای غمت در جان من آویخته 86شمارهٔ ۱۵۴: توسن بسر عنان بمن ده 87شمارهٔ ۱۵۵: گره مشک، بر سمن چه زنی 88شمارهٔ ۱۵۶: دگر بار ای دل سنگین فتادی 89شمارهٔ ۱۵۷: دیدی چگونه ما را، بگذاشتی و رفتی 90شمارهٔ ۱۵۸: والله که به بیباکی، ناموس جهان بر ...91شمارهٔ ۱۵۹: دل ببری، تن بزنی، اینت بلائی که ت ...92شمارهٔ ۱۶۰: ای پشیمان شده ز دلداری 93شمارهٔ ۱۶۱: من تنگدل و تو تنگ خوئی 94شمارهٔ ۱۶۲: ای عهد تو جمله نانمازی 95شمارهٔ ۱۶۳: جانم فدای توست، که جانان من توئی 96شمارهٔ ۱۶۴: تو که از درد سری آه کنی 97شمارهٔ ۱۶۵: ای دل آخر تا کی این دیوانگی 98شمارهٔ ۱۶۶: کژ نهادی کُله، چه سرداری 99شمارهٔ ۱۶۷: زلف چون بر عذار میفکنی 100شمارهٔ ۱۶۸: در کار تو از دست بشد عهد جوانی 101شمارهٔ ۱۶۹: ای به هلاک جان من، عشق تو را کفای ...102شمارهٔ ۱۷۰: بر گل چو مثال عنبر انگیزی 103شمارهٔ ۱۷۱: دلا آن به که با جان در نبندی 104شمارهٔ ۱۷۲: رخ تو فتنه جهان بودی 105شمارهٔ ۱۷۳: جانا، همه آیت نکوئی 106شمارهٔ ۱۷۴: روز تو اقبال و فرخ نیستی 107شمارهٔ ۱۷۵: چون گشت رخ چمن دل آرای 108شمارهٔ ۱۷۶: گرد ماه از زلف عنبر می نهی 109شمارهٔ ۱۷۷: مشک می رنگ، بر سمن چه زنی 110شمارهٔ ۱۷۸: بدین جمال اگر تو را وفاستی 111شمارهٔ ۱۷۹: بتن بودم امروز چون ناتوانی 112شمارهٔ ۱۸۰: صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی 113شمارهٔ ۱۸۱: سوزی است مرا در دل دانی که چسان س ...114شمارهٔ ۱۸۲: بس کاین دل زار ریش کردی 115شمارهٔ ۱۸۳: کره مشک بر سمن چه زنی 116شمارهٔ ۱۸۴: ای قاعده ی بزرگواری 117شمارهٔ ۱۸۵: ای بنده ی لب تو، لب آبدار می 118شمارهٔ ۱۸۶: شبگیر و تنها میروی ای شمع دلها تا ...119شمارهٔ ۱۸۷: زهی چتر قمر طرف کلاهت 120شمارهٔ ۱۸۸: هرکه عشقت خرید جان بفروخت 121شمارهٔ ۱۸۹: نیم شبان دلبرک نیم مست 122شمارهٔ ۱۹۰: بر آن کس که کمتر ز سگ باد پیشت 123شمارهٔ ۱۹۱: جشن فرخنده نوروز جهان افروز است 124شمارهٔ ۱۹۲: رو که میدان جهان میدان توست

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ