به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتیغزل هاشمارهٔ ۷۴: مرغی یگانه بودم یاری بدستم آمد

2190عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مرغی یگانه بودم یاری بدستم آمد
الحق شگرف صیدی، ناگه بدستم آمد
چون دید از جمالش چشمم گرفته مستی
با غمزه معربد در چشم مستم آمد
تاراج طره او در هرچه بودم افتاد
و آسیب غمزه او در هرچه هستم آمد
زنار بت پرستی بربست دل چونا گه
از روی بت نکوتر یاری بدستم آمد
وقت است اگر بر آرم افغان زدل که برمن
حورا، پیم نیامد زین بت پرستم آمد
بر گوشه بساطش بگرفت اثیر جائی
کزوی نگاه کردم افلاک پستم آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۳: تهمت اشکم چو پیدا میشود 2شمارهٔ ۷۴: مرغی یگانه بودم یاری بدستم آمد 3شمارهٔ ۷۵: یارستم پیشه باز، دست جفا می برد 4شمارهٔ ۷۶: آتش عشق تو چون زبانه برآرد 5شمارهٔ ۷۷: دل بر امید وصل تو جان را همی زند 6شمارهٔ ۷۸: دردی است در دیار که درمان نمیبرد 7شمارهٔ ۷۹: جهان، جان فشاند چو روی تو بیند 8شمارهٔ ۸۰: باز دل در عشق رائی میزند 9شمارهٔ ۸۱: با آنکه بهشیاری همتات نمی افتد 10شمارهٔ ۸۲: تو را اگر تو، توئی عالمی شکار بود 11شمارهٔ ۸۳: پایه حسن تو آفتاب ندارد 12شمارهٔ ۸۴: با که گویم راز چون همدم نماند 13شمارهٔ ۸۵: پسته خندان تو شکر فشاند 14شمارهٔ ۸۶: مشتری غاشیه مهر تو بر دوش کشد 15شمارهٔ ۸۷: امید وصل غم روز هجر چون شب شمع 16شمارهٔ ۸۸: جور تو گر عنان بجنباند 17شمارهٔ ۸۹: مرا براین نسزاید که از تو باشم دور 18شمارهٔ ۹۰: تا تولای تو کردم شدم از خود بیزار 19شمارهٔ ۹۱: آن زلف مشوش بین در عنبر و بان منگر 20شمارهٔ ۹۲: دلا فتراک آن جان و جهان گیر 21شمارهٔ ۹۳: یک نظر در صورت آن روح روحانی نگر 22شمارهٔ ۹۴: دلبری دارم که یارب زینهار 23شمارهٔ ۹۵: ای ز تو بر هر دماغی صد هوس 24شمارهٔ ۹۶: مسلمانان فغان از دست چشم کافر مستش 25شمارهٔ ۹۷: گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه ب ...26شمارهٔ ۹۸: تو چه گوئی ار بپرسم زلب شکرفشانش 27شمارهٔ ۹۹: در خون دل نشاندم روی ازفراق رویش 28شمارهٔ ۱۰۰: مهمان تو آمد دل در باغ رضا خوان ک ...29شمارهٔ ۱۰۱: در فراقت طاقت من گشت طاق 30شمارهٔ ۱۰۲: چند خورم خون خود ازدست دل 31شمارهٔ ۱۰۳: چو من عادت چنین دارم که غم را شاد ...32شمارهٔ ۱۰۴: می بین که تا چه غایت از تو به درد ...33شمارهٔ ۱۰۵: باز در دست چرخ بد سازم 34شمارهٔ ۱۰۶: از همه عالم خریدار توام 35شمارهٔ ۱۰۷: پیمان شکنا بر سر پیمانت نمی بینم 36شمارهٔ ۱۰۸: درد هجران تو را داغ جگر ساخته ام 37شمارهٔ ۱۰۹: دوش با دوست محاکات بجان میگردم 38شمارهٔ ۱۱۰: دلبری دارم که جان میخواهد از من، ...39شمارهٔ ۱۱۱: همه عارض تو بینم، چو نظر بر آب دا ...40شمارهٔ ۱۱۲: مه را وجود گفتن با روی او نیارم 41شمارهٔ ۱۱۳: از دل گره غم تو بگشادم 42شمارهٔ ۱۱۴: دوش در عیش و عشرتی بودم 43شمارهٔ ۱۱۵: بی تو با یک دل، غم دل مانده ام 44شمارهٔ ۱۱۶: هرغم که دهد عشق تو من خار ندارم 45شمارهٔ ۱۱۷: یا رب این من، غریب کم خطرم 46شمارهٔ ۱۱۸: از نو، رقمی بر دل درویش کشیدم 47شمارهٔ ۱۱۹: کو محرمی که قصه تو در میان نهم 48شمارهٔ ۱۲۰: بی شب زلف تو سیه روزم 49شمارهٔ ۱۲۱: چون با غم تو قرار گیرم 50شمارهٔ ۱۲۲: ره صد رهگذرت میدارم 51شمارهٔ ۱۲۳: با آنکه در میان دل آتش همی زنم 52شمارهٔ ۱۲۴: کارم از عشق بجان است، چه تدبیر کن ...53شمارهٔ ۱۲۵: شب دوش با دوست می خورده ام 54شمارهٔ ۱۲۶: خیز تا دست طرب یکدم، بجام می زنیم 55شمارهٔ ۱۲۷: آنم که زین بر اسب تمنا نهاده ام 56شمارهٔ ۱۲۸: در فراق تو سوخت این جگرم 57شمارهٔ ۱۲۹: به حق آنکه جز از تو، کسی گزیده نی ...58شمارهٔ ۱۳۰: بهر کژم که نهی نقش خویش می بینم 59شمارهٔ ۱۳۱: میروم از غم عشق تو چنان بیخبرم 60شمارهٔ ۱۳۲: وه که امروز بحال دگرم 61شمارهٔ ۱۳۳: ساقی من از خمار شبانه مشوشم 62شمارهٔ ۱۳۴: پر دردم و بمانده ز درمان خویشتن 63شمارهٔ ۱۳۵: خه خه آن سوسن سیرابش بین 64شمارهٔ ۱۳۶: ای سعی کرده عشق تو در خون و جان م ...65شمارهٔ ۱۳۷: ای بر گشاده دست به بیداد عاشقان 66شمارهٔ ۱۳۸: ای جهان را، یادگار از طغرل و الب ...67شمارهٔ ۱۳۹: چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن 68شمارهٔ ۱۴۰: این چرخ دغا پیشه دست خوش خوی تو 69شمارهٔ ۱۴۱: از رهی روی بگردان و برو 70شمارهٔ ۱۴۲: ای در دل و جان سواری تو 71شمارهٔ ۱۴۳: باز دل را تازه شد درد کهن با یار ...72شمارهٔ ۱۴۴: سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای ...73شمارهٔ ۱۴۵: داد دلم نمیدهد زلف ستم پرست تو 74شمارهٔ ۱۴۶: ای شکرخای شده گوش از تو 75شمارهٔ ۱۴۷: ای مرهم هر سینه مجروح لب تو 76شمارهٔ ۱۴۸: ای همه شیران اسیر دام تو 77شمارهٔ ۱۴۹: ای شکار آویز دل فتراک تو 78شمارهٔ ۱۵۰: گوهر دیده کرده ام، پیشکش جمال تو 79شمارهٔ ۱۵۱: ما مانده ایم و جانی، در دست غم بم ...80شمارهٔ ۱۵۲: ای مرا چون جان گرامی جام جانپرور ...81شمارهٔ ۱۵۳: ای غمت در جان من آویخته 82شمارهٔ ۱۵۴: توسن بسر عنان بمن ده 83شمارهٔ ۱۵۵: گره مشک، بر سمن چه زنی 84شمارهٔ ۱۵۶: دگر بار ای دل سنگین فتادی 85شمارهٔ ۱۵۷: دیدی چگونه ما را، بگذاشتی و رفتی 86شمارهٔ ۱۵۸: والله که به بیباکی، ناموس جهان بر ...87شمارهٔ ۱۵۹: دل ببری، تن بزنی، اینت بلائی که ت ...88شمارهٔ ۱۶۰: ای پشیمان شده ز دلداری 89شمارهٔ ۱۶۱: من تنگدل و تو تنگ خوئی 90شمارهٔ ۱۶۲: ای عهد تو جمله نانمازی 91شمارهٔ ۱۶۳: جانم فدای توست، که جانان من توئی 92شمارهٔ ۱۶۴: تو که از درد سری آه کنی 93شمارهٔ ۱۶۵: ای دل آخر تا کی این دیوانگی 94شمارهٔ ۱۶۶: کژ نهادی کُله، چه سرداری 95شمارهٔ ۱۶۷: زلف چون بر عذار میفکنی 96شمارهٔ ۱۶۸: در کار تو از دست بشد عهد جوانی 97شمارهٔ ۱۶۹: ای به هلاک جان من، عشق تو را کفای ...98شمارهٔ ۱۷۰: بر گل چو مثال عنبر انگیزی 99شمارهٔ ۱۷۱: دلا آن به که با جان در نبندی 100شمارهٔ ۱۷۲: رخ تو فتنه جهان بودی 101شمارهٔ ۱۷۳: جانا، همه آیت نکوئی 102شمارهٔ ۱۷۴: روز تو اقبال و فرخ نیستی 103شمارهٔ ۱۷۵: چون گشت رخ چمن دل آرای 104شمارهٔ ۱۷۶: گرد ماه از زلف عنبر می نهی 105شمارهٔ ۱۷۷: مشک می رنگ، بر سمن چه زنی 106شمارهٔ ۱۷۸: بدین جمال اگر تو را وفاستی 107شمارهٔ ۱۷۹: بتن بودم امروز چون ناتوانی 108شمارهٔ ۱۸۰: صبحدم آن روی چون نگارچه شوئی 109شمارهٔ ۱۸۱: سوزی است مرا در دل دانی که چسان س ...110شمارهٔ ۱۸۲: بس کاین دل زار ریش کردی 111شمارهٔ ۱۸۳: کره مشک بر سمن چه زنی 112شمارهٔ ۱۸۴: ای قاعده ی بزرگواری 113شمارهٔ ۱۸۵: ای بنده ی لب تو، لب آبدار می 114شمارهٔ ۱۸۶: شبگیر و تنها میروی ای شمع دلها تا ...115شمارهٔ ۱۸۷: زهی چتر قمر طرف کلاهت 116شمارهٔ ۱۸۸: هرکه عشقت خرید جان بفروخت 117شمارهٔ ۱۸۹: نیم شبان دلبرک نیم مست 118شمارهٔ ۱۹۰: بر آن کس که کمتر ز سگ باد پیشت 119شمارهٔ ۱۹۱: جشن فرخنده نوروز جهان افروز است 120شمارهٔ ۱۹۲: رو که میدان جهان میدان توست

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ