کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو لب افق بخندید و دم صبا بر آمد
    بمبارکی و شادی غمش از درم درآمد
    چو رکاب او تهی شد ز سرای پرده جان
    نعرات انعم الله صبا، حکم بر آمد
    ز پی نثار و تحفه دل و دیده پیش بردم
    نه نثار لایق افتاد و نه تحفه در خور آمد
    دو غزاله بود فربه دل و دیدگان ولیکن
    چو بقد او نمودم قد هر دو لاغر آمد
    گر اجازتی بیابم شکسته بسته جانی
    بدهم غرامتی آن نه قیامتی بر آمد
    ز دل تهی بر آن در، بگشاد کار عاشق
    چو بداد سر بر شوت ز دو کون برتر آمد
    به میانجی دو کشور برسید دل بدلبر
    چو یگانه شد بغیرت ملک دو کشور آمد
    ز وجود زنده ی ما چه دهند کاندرین ره
    سر صد هزار سرور ثمن یک افسر آمد
    به بهشت این تمنی که رسد جز آن شکرفی
    که شرار دوزخ اورا چو شراب کوثر آمد
    باثیر کی نماید غم او جمال او را
    دم پرده در حریفی دل راز پرور آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha