کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من خاک چنان با دم، گاو زلف تو جنباند
    در آتشم از آبی کاندام، تو را ماند
    مه در گرو خوبی، از عکس بنا گوشت
    ششدر بفره خواهد اول بر او راند
    توفیر دل و دیده، از روی تو این باشد
    کاین بیند و خون گریه آن خواهد و نتواند
    چشمت چو مرا بیند، گوید که به ننشینی
    تا غمزه خونخوارم جائیت به ننشاند
    زینسان که به بیدادی، تو دست بر آوردی
    جز یارب مظلومان، دست تو که پیچاند
    دردت چو نهان دارم، کز تخته رخسارم
    هرکس که مرا بیند چون آب فرو خواند
    گویند نمیداند حال تو اثیر، آن بت
    من صنعت او دانم میریزد و میداند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha