کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هیچ، دردی بتو ای مایه درمان مرساد
    هیچ، گردی بتو ای چشمه حیوان مرساد
    روشن است اینکه تو ماهی و سمند تو سپهر
    به چنین ماه سپهر، آفت دوران مرساد
    بنده ی آن دهنم، از بن دندان که بدو
    هیچکس را بجز از من، سر دندان مرساد
    یا رب آن لب، چو، به عشاق سبکدل برسند
    غبن باشد به رقیبان گران جان مرساد
    آنچه در عشق، بجان من سر گشته رسید
    اثر آن ز دهان بر لب و دندان مرساد
    یوسف حسنی و من سوخته ی یعقوبم
    من و غم خانه، تورا نکبت زندان مرساد
    چه بود گرخم زلف تو بپای تو، رسد
    بر دل من غم هجر تو بپایان مرساد
    گرچه در عالم جان والی بیدادگری
    قصه ی درد اثیر از تو بسلطان مرساد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha