کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دلبری کز دلبران همتا نمی‌بینم تو را

    از من نمی‌گیرد کران غم تا نمی‌بینم تو را

    از بس که وقت دیدنت از شوق بی‌خود می‌شوم

    می‌بینمت وز بی‌خودی گویا نمی‌بینم تو را

    گر از غم نادیدنت امشب نمی‌میرم یقین

    از غصه می‌میرم اگر، فردا نمی‌بینم تو را

    بیهوده بودم مدتی در آرزوی دیدنت

    پنداشتم می‌بینمت اما نمی‌بینم تو را

    خواهم ترا تنها گهی تا شرح تنهایی به تو

    گویم ولیکن هیچ‌گه تنها نمی‌بینم تو را

    در کعبه و در بتکده می‌جویمت ای بت، ولی

    اینجا نمی‌یابم تو را آنجا نمی‌بینم تو را

    ای سرو پیش قد او، ای گل به پیش عارضش

    رعنا نمی‌دانم تو را زیبا نمی‌بینم تو را

    ای آنکه نقد دین و دل در کار خوبان می‌کنی

    غیر از زیان سودی ازین سودا نمی‌بینم تو را

    تو خود رفیق اینجا عبث خود را مقید کرده‌ای

    بندی به کوی گل‌رخان بر پا نمی‌بینم تو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha