کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شوخی که آشنا بکسی غیر ما نبود

    بیگانه شد چنانکه مگر آشنا نبود

    بودم بسان سایه اش آن روز در قفا

    کان روز غیر سایه کسش در قفا نبود

    هرجا که بیندم نکند لحظه ای قرار

    بی من قرارش آن که دمی هیچ جا نبود

    شد بی وفا به طالع من ورنه یار من

    تا یار غیر بود چنین بی وفا نبود

    جز درد من که هیچ طبیبش دوا نداشت

    درد دگر نبود که او را دوا نبود

    بیماری فراق نسنجید و درد رشک

    ایوب در بلا که منم مبتلا نبود

    رفت از درش رفیق ز بیداد غیر و یار

    در کوی من نگفت کسی بود یا نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha