به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آن می که هست آّب خضر شرمسار از آن
ساقی بیا و یک دوسه ساغر بیار از آن
این نیم جان که هست مرا سود با منست
گیری بهای نیم نگه گر هزار از آن
گفتی کنم بزخم دگر کار تو تمام
زحمت مکش دگر که گذشته است کار از آن
بر مهر و ماه گر گذری با چنین جمال
گیری شکیب ازین و ربایی قرار از آن
سوی نگارخانه ی چین رو که بسترند
تمثالهای مانی صورت نگار از آن
آنی که حال صد چو منی گر دهی بباد
بر دامن دلت ننشیند غبار از آن
جنس گرانبهاست محبت ولی رفیق
از ما نمی خرند به مفت این دیار از آن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.