به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بازم چو شمع آتش به جان زد آتشینرخسارهای
هست از دل صدپارهام هر پاره آتشپارهای
از بس که داغم بر دل است از آتشینرخسارهای
جز سوختن پروانهسان یک سر ندارم چارهای
از من به نازی میبرد دل کودک عیار ما
چون شیر مادر میخورد خون دلم خونخوارهای
قدش نهال سرکشی رویش فروزان آتشی
شیرینلبی لیلیوشی سنگیندلی مهپارهای
هرجا نهد از ناز پا ماند چو نقش پا به جا
دلدادهٔ بیچارهای، سرگشتهٔ آوارهای
شد ماه رویت ای پسر آیینهٔ هر بیبصر
از روی تو اهل نظر محروم از نظارهای
بیچارهام زارم مکش انگار خونم ریختی
آخر چه باعث شد تو را بر کشتن بیچارهای
بیآن مه نامهربان روشن نمیگردد شبم
گر آتش آهم شود هر ذرهای سیارهای
داند رفیق آن حال من شبها که چون من یک شبش
بستر بود از خاری و بالین بود از خارهای
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.