کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا محروم از آن آستان کردی نکو کردی

    رقیبان را دران کو پاسبان کردی نکو کردی

    مرا راندی ز محفل غیر را دادی بمحفل جا

    مرا غمگین و او را شادمان کردی نکو کردی

    ز لطف اغیار را از جور ما را تا توانستی

    توانا ساختی و ناتوان کردی نکو کردی

    بزندان فراق خویش و در گلزار وصل خود

    مرا و غیر را پیر و جوان کردی نکو کردی

    مرا دادی نوید وصل او را نیز از وصلت

    مرا ناکام و او را کامران کردی نکو کردی

    ز پیش چشمم ای سرو روان رفتی و از حسرت

    ز چشم خونفشانم خون روان کردی نکو کردی

    بحرف مدعی با من جفا کردی و بد گفتی

    چنین گفتی نکو گفتی چنان کردی نکو کردی

    نکو کردی که هم کردی جفا و هم وفا اما

    جفا با من وفا با دیگران کردی نکو کردی

    شدی یار رقیبان و رفیق بیدل و دین را

    رفیق ناله و یار فغان کردی نکو کردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha