به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خوشا روزی و حبذا روزگاری
که یاری نشیند به پهلوی یاری
بتن ناتوان و بدل بی قرارم
که از درد یاری و داغ نگاری
تن ناتوانم ندارد توانی
دل بی قرارم ندارد قراری
مپرس از شب و روز من کز غم تو
دل خسته ای دارم و جان زاری
چه پرسی ز کارم که دور از تو دارم
نه جز گریه شغلی نه جز ناله کاری
برآید امید تو امید گاها
برآری گر امید امیدواری
رفیق از گل و سروم آسوده دارد
بت سروقدی مه گلعذاری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.