کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوستان را به خود از بهر تو دشمن کردم

    کس به دشمن نکند آنچه به خود من کردم

    دامنم گشت ز خون مژه گلگون این بود

    آن گل عیش که من بی تو به دامن کردم

    خرمن هستی خود سوختم از آه ببین

    که چه با خویش من سوخته خرمن کردم

    کم دلت سوخت به حال دلم از آتش آه

    از چه سوز دل خود پیش تو روشن کردم

    یادم از روی تو و کوی تو آمد هر گاه

    بی تو سیر گل و نظاره ی گلشن کردم

    کردم اندیشه ی فردوس برون از سر خویش

    بر سر کوی تو آن روز که مسکن کردم

    نشدم کامروا از حرم و دیر رفیق

    به عبث پیروی شیخ و برهمن کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha