کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب تا به روز بر سر کویت فغان کنم

    شاید که از فغان دل تو مهربان کنم

    شد داستان غمم به جهان وز شرار عشق

    از آنکه داستان به جهانم نهان کنم

    یک مشت استخوانم و شادم مگر شبی

    زین استخوان سگان ترا میهمان کنم

    گریم به یاد سرو قد گلعذار خویش

    چون در چمن نظاره ی سرو چمان کنم

    سوز دلم به پیش تو روشن نمی شود

    خود را اگر چه شمع سراپا زبان کنم

    گفتم ز حد گذشت جفایت به خنده گفت

    بگذار تا ترا به وفا امتحان کنم

    از خانقاه و مدرسه دل وانمی شود

    چندی رفیق جای به کوی مغان کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha