کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمود چون مه نو رخ ز طرف بام افسوس

    ندیدم آن مه بی مهر را تمام افسوس

    گرفت جان پی جانان و من بدین حسرت

    که بر کدام خورم حیف و بر کدام افسوس

    ندیده کام ز شیرین و جان شیرین داد

    ز تلخکامی فرهاد تلخکام افسوس

    دلم به خار و خس آشیانه خرم بود

    نبود آگهیم از نشاط دام افسوس

    حلال داشت به حرف رقیب خون مرا

    از آن حلال ندانسته از حرام افسوس

    گذشت از برم امروز چون پس از عمری

    ز بیم غیر نشد فرصت سلام افسوس

    به کار نظم همه عمر من گذشت رفیق

    نیافت کار من از نظم، انتظام افسوس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha