کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل هر کس به کاری خوش من و عشق نگاری خوش

    که چون عشق نگاری خوش نباشد هیچ کاری خوش

    چه خوش روزی بود خرم چه خرم روزگار خوش

    که باشد دوستی از دوستی یاری ز یاری خوش

    برآر امیدش ای امیدگاه من که خوش باشد

    کند امید گاهی گر دل امیدواری خوش

    به کاری کرده خوش از کارها دل هر یک از یاران

    دل خود کرده ام من هم به کار عشق یاری خوش

    نگارا گاه گاه از وعده ای خوش کن دل ما را

    چه خوشتر ز اینکه باشد بیدلی از انتظاری خوش

    مدار ای ناصح بیکار با ما میکشان کاری

    تو کاری بهر خود خوش کن که ما داریم کاری خوش

    چو دلبر خوش نکرد از وصل خود یکبار ما را دل

    دل خود ما به یاد وصل او کردیم باری خوش

    نوید وعده ای گر بشنود روزی رفیق از تو

    به امید وصالت بگذارند روزگاری خوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha