کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه از عار به یاران نشود یار اینست

    وانکه دارد ز من و یاری من عار اینست

    آن جفاکار که کارش ز جفاکاری نیست

    جز جفاکاری یاران وفادار اینست

    آن ستمکار که از تیغ ستم می ریزد

    خون یار از پی دلجویی اغیار اینست

    آن شکر لب که چو فرهاد مدامم دارد

    تلخکام از لب شیرین شکربار اینست

    دل بیمار مرا از لب شکربارت

    شربتی ده که دوای دل بیمار اینست

    گفت از سینه فغان من و دل هرکه شنید

    در قفس ناله ی مرغان گرفتار اینست

    ز اشک خونین خبر حال دلم پرس، رفیق

    که ز حال دل خون گشته خبردار اینست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha