کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن را که به کف سیمی و در دست زری نیست

    در بر بت سیمن بر و زرین کمری نیست

    شادم که مرا یار اگر از سر یاری

    باری نظرش نیست نظر با دگری نیست

    هرگز سحری نیست شب تیره ی ما را

    با آنکه شبی نیست که او را سحری نیست

    گر دختر رز فی المثل از شیرهٔ جانست

    تلخست اگر از کف شیرین پسری نیست

    زان نیست رفیقم خبر از خویش که از یار

    آن را خبری هست که از خود خبری نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha