کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنچنان از تب عشق تو تنم می‌سوزد

    که ز تاب تب تن پیرهنم می‌سوزد

    شعله‌خویی زده در جان من آتش که اگر

    برمش نام، زبان در دهنم می‌سوزد

    تا مرا ز آتش غیرت بگدازد با غیر

    می‌کند گرمی و در انجمنم می‌سوزد

    قصهٔ لیلی و شیرین شنوم چون جایی

    درد مجنون و غم کوهکنم می‌سوزد

    در هوای گل رویش چو به گلگشت چمن

    می‌روم نالهٔ مرغ چمنم می‌سوزد

    می‌شود شمع سراپردهٔ اغیار ز رشک

    همچو پروانه به هر انجمنم می‌سوزد

    طُرفه حالی‌ست رفیق این که چو پروانه و شمع

    یار با خویش به یک پیرهنم می‌سوزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha