به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۷۷: به من یارم سر یاری ندارد

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به من یارم سر یاری ندارد

سر یاری و دلداری ندارد

شب مستی کشد بی جرمم اما

خبر از روز هشیاری ندارد

چو دیدم اولش گفتم که دارد

وفاکاری، جفا آری ندارد

مجو کام دل خود زان دلازار

که کاری جز جفاکاری ندارد

ندانستم که دارد آن جفاکار

جفاکاری وفاداری ندارد

وفاداری چه داری از کسی چشم

که کاری جز جفاکاری ندارد

رفیق از بسکه محو اوست چشمم

خبر از خواب و بیداری ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۶: چه می در جام من پیر مغان کرد 2شمارهٔ ۷۷: به من یارم سر یاری ندارد 3شمارهٔ ۷۸: غمش جا در دلم تنها ندارد 4شمارهٔ ۷۹: به دل هر کس غم جانان ندارد 5شمارهٔ ۸۰: مرا دیوانه آن جانانه دارد 6شمارهٔ ۸۱: به عالم شادمان رندی زید کز هر غمی ...7شمارهٔ ۸۲: مرا خاطر از آن بی غم نباشد 8شمارهٔ ۸۳: از برم ای نگار حور نژاد 9شمارهٔ ۸۴: تا کی ای زیبا صنم تا چند ای حوری ن ...10شمارهٔ ۸۵: مرا به باده کشی کاش آنکه عیب کند 11شمارهٔ ۸۶: هر که یک لحظه حدیث غم من گوش کند 12شمارهٔ ۸۷: نمی خواهی دلم چون شاد [و] می خواهی ...13شمارهٔ ۸۸: زین پریشانان مکش دامن که حیران توا ...14شمارهٔ ۸۹: ترک تو چون ز دل کسی ای دلستان کند 15شمارهٔ ۹۰: دلش دادم که با او همدم و هم خانه خ ...16شمارهٔ ۹۱: گر چرخ فلک با همه کس جور و جفا کرد 17شمارهٔ ۹۲: خوش آنکه شب غمم سر آید 18شمارهٔ ۹۳: فغان که مدعیان از منت جدا کردند 19شمارهٔ ۹۴: دلم به وصل تو روزی که شادمان باشد 20شمارهٔ ۹۵: کی جز تو در دل من دلدار دیگر آید 21شمارهٔ ۹۶: غنچه و سرو کار آن قد و دهن نمی کند 22شمارهٔ ۹۷: ز کوی یار به من زان خبر نمی آید 23شمارهٔ ۹۸: آنچنان از تب عشق تو تنم می‌سوزد 24شمارهٔ ۹۹: خوشا کسی که کباب و شراب با تو خورد 25شمارهٔ ۱۰۰: آن جفا پیشه که منعش ز جفا نتوان ک ...26شمارهٔ ۱۰۱: نه مهر، خوبی روی ترا نه مه دارد 27شمارهٔ ۱۰۲: مگر از سینه ی من دل برآید 28شمارهٔ ۱۰۳: دانی که از هجران تو بر ما چه شب‌ه ...29شمارهٔ ۱۰۴: مرا با یار خود ای کاش بگذارند و ک ...30شمارهٔ ۱۰۵: گر ناله ی زارم اثری داشته باشد 31شمارهٔ ۱۰۶: چند روزی از سر کویت سفر خواهیم کر ...32شمارهٔ ۱۰۷: به من هر روز آن پیمان گسل پیمان ا ...33شمارهٔ ۱۰۸: سوی آن کز تو دلش خوش به نگاهی باش ...34شمارهٔ ۱۰۹: عاشق یاری جفا بسیار می‌باید کشید 35شمارهٔ ۱۱۰: کی به من رحم دگر خواهی کرد 36شمارهٔ ۱۱۱: بینم اگر به جز تو زیانم بدیده باد 37شمارهٔ ۱۱۲: شوخی که آشنا بکسی غیر ما نبود 38شمارهٔ ۱۱۳: نکویان را وفا آئین پسندند 39شمارهٔ ۱۱۴: دلم با ناتوانی پاس چشم یار هم دار ...40شمارهٔ ۱۱۵: ای کرده ز خود بی خبرت یاد خداداد 41شمارهٔ ۱۱۶: به رهی چو پادشاهان گذر آن پسر ندا ...42شمارهٔ ۱۱۷: هرگز به دلم یاد تو ای ماه نیامد 43شمارهٔ ۱۱۸: کو عاشق آزاری چو او تا عاشق زارش ...44شمارهٔ ۱۱۹: گفتم آن لعل لب از شیره جان ساخته‌ ...45شمارهٔ ۱۲۰: این ماه که جا به بام دارد 46شمارهٔ ۱۲۱: نه ضعف تن ز جانم سیر دارد 47شمارهٔ ۱۲۲: لعل جانان یارب از جان ساختند 48شمارهٔ ۱۲۳: گر نسوزد دل دلدار به من جا دارد 49شمارهٔ ۱۲۴: گر چنین دلبر من آفت جان خواهد شد 50شمارهٔ ۱۲۵: هر که را یاد تو در دل نفسی می آید 51شمارهٔ ۱۲۶: گر جهان از ماه تا ماهی از آن من ش ...52شمارهٔ ۱۲۷: خوش آنکه مرا کشته به میدان تو یاب ...53شمارهٔ ۱۲۸: شاه من با خیل خوبان چون ز راهی بگ ...54شمارهٔ ۱۲۹: گل به گلشن زان گل رخسار یادم می د ...55شمارهٔ ۱۳۰: گلعذاران نگار من نگرید 56شمارهٔ ۱۳۱: چکنم که باز آمد شب و یار من نیامد 57شمارهٔ ۱۳۲: گر از دل و جان صبر و سکون شد شده ...58شمارهٔ ۱۳۳: دایم به تو این گرمی بازار نماند 59شمارهٔ ۱۳۴: ندانستی گرم شاد از نگاه گاه گاه خ ...60شمارهٔ ۱۳۵: آنکه ما را شیوهٔ تعلیم جز یاری ند ...61شمارهٔ ۱۳۶: قاتل من ترک قتل بی گناهی هم نکرد 62شمارهٔ ۱۳۷: شاد باد آنکه ز ناشادی من یاد نکرد 63شمارهٔ ۱۳۸: لب تشنه ایم افغان زان نوش لب که د ...64شمارهٔ ۱۳۹: ز ما ترک سهی‌قدان رعنا برنمی‌آید 65شمارهٔ ۱۴۰: گر مصور مه من نقش تو دلخواه کشد 66شمارهٔ ۱۴۱: خوشا بادی که با آن باد گرد کوی یا ...67شمارهٔ ۱۴۲: نمی‌گویم ترا مهر و وفا اصلا نمی‌ب ...68شمارهٔ ۱۴۳: بی وفائی که علاج دل پرخونم کرد 69شمارهٔ ۱۴۴: بهار آمد و یار کسی نمی‌آید 70شمارهٔ ۱۴۵: آن که لطفش گره از خاطر ما بگشاید 71شمارهٔ ۱۴۶: در نیکوئی آفت جهان شد 72شمارهٔ ۱۴۷: غمین عشق غم روزگار کم دارد 73شمارهٔ ۱۴۸: جلوه که آن تازه جوان می کند 74شمارهٔ ۱۴۹: نهادم بهر شرح شوق هر گه خامه بر ک ...75شمارهٔ ۱۵۰: دل به نازی برد از من باز طناز دگر 76شمارهٔ ۱۵۱: بی وفا یار من از یاری من عار مدار 77شمارهٔ ۱۵۲: خواهم شکست زاهد چون در بهار دیگر 78شمارهٔ ۱۵۳: دیدن قاصد خوش و خوشتر از آن پیغام ...79شمارهٔ ۱۵۴: ما را چو تو نیست یار دیگر 80شمارهٔ ۱۵۵: روی تو یا آفتابست ای پسر 81شمارهٔ ۱۵۶: هر دم ای یار ز تو می کشم آزار دگر 82شمارهٔ ۱۵۷: زان نور دو دیده تا شوم دور 83شمارهٔ ۱۵۸: از جان بهر صد بار اگر گویند جانی ...84شمارهٔ ۱۵۹: نمی شوم ز سگ کوی او جدا هرگز 85شمارهٔ ۱۶۰: روزم سیاه شد ز نگاه کلاه دوز 86شمارهٔ ۱۶۱: بوده است ترا داغ نگاری نه و هرگز 87شمارهٔ ۱۶۲: به سینه خون شد و دلدار غافلست هنو ...88شمارهٔ ۱۶۳: شد سبزه ی خط از لب آن ماه لقاسبز 89شمارهٔ ۱۶۴: گر دهد بلبل ز شوق روی گل جان در ق ...90شمارهٔ ۱۶۵: غیر از سگ درش ز کسی حال ما مپرس 91شمارهٔ ۱۶۶: نمود چون مه نو رخ ز طرف بام افسوس 92شمارهٔ ۱۶۷: گر بهای می ستاند خرقه پیر می‌فروش 93شمارهٔ ۱۶۸: شکر کز انجام خوب و خوبتر ز آغاز خ ...94شمارهٔ ۱۶۹: ای همه جای تو خوش ای همه اعضای تو ...95شمارهٔ ۱۷۰: دل هر کس به کاری خوش من و عشق نگا ...96شمارهٔ ۱۷۱: مهی دارم ندیده کس مثالش 97شمارهٔ ۱۷۲: اگر روزی دهم صد بار جان نادیده دی ...98شمارهٔ ۱۷۳: دلارامی که غافل نیستم یک لحظه از ...99شمارهٔ ۱۷۴: به صورت ماه را گفتم شبی چون روی ن ...100شمارهٔ ۱۷۵: ترا یک بار اگر گیرم در آغوش 101شمارهٔ ۱۷۶: منم آن عاشق سرگشته که بر خاک درش 102شمارهٔ ۱۷۷: از عشق تو در ملالتم کاش 103شمارهٔ ۱۷۸: با ناله و آه همنشین باش 104شمارهٔ ۱۷۹: به گلشن بگذرد گر با چنین قد و چنا ...105شمارهٔ ۱۸۰: صبر کردم بر جفای او غلط کردم غلط 106شمارهٔ ۱۸۱: بی تو ای رخشنده اختر زاختر رخشان ...107شمارهٔ ۱۸۲: منم از چشم سیاهی به نگاهی قانع 108شمارهٔ ۱۸۳: با رقیب از سر نو عهد و وفا بست در ...109شمارهٔ ۱۸۴: صدق و کذب من و اغیار نمی دانی حیف 110شمارهٔ ۱۸۵: ای دلبر نازنین شمائل 111شمارهٔ ۱۸۶: کشد بهر وفا تا کی جفا دل 112شمارهٔ ۱۸۷: رفتی و رفت از غمت ای غمگسار دل 113شمارهٔ ۱۸۸: تو رشک گلشنی با کاکل و رخسار و قد ...114شمارهٔ ۱۸۹: باور کس نشود قصه ی بیماری دل 115شمارهٔ ۱۹۰: ز تیغ ناز شوخی می‌تپد دل 116شمارهٔ ۱۹۱: آمدی رفتی از برم غافل 117شمارهٔ ۱۹۲: نثار راه جانان کی سزد جانی که من ...118شمارهٔ ۱۹۳: عیانست از رخ کاهی، ز اشک ارغوانی ...119شمارهٔ ۱۹۴: چه حسن است اینکه گر صد بار رویت ه ...120شمارهٔ ۱۹۵: بیا ای مونس شبهای تارم 121شمارهٔ ۱۹۶: گرفتم ز نادیدنت خون نگریم 122شمارهٔ ۱۹۷: پاک و پاکیزه است اصل گوهرم 123شمارهٔ ۱۹۸: همه از عشق من مات و من از عشق تو ...124شمارهٔ ۱۹۹: نیاید تا به لب از ضعف جانم 125شمارهٔ ۲۰۰: چنان ز عشق تو بدنام خلق ایامم 126شمارهٔ ۲۰۱: ای کرده جوانی تو پیرم 127شمارهٔ ۲۰۲: روزگاری روز خوش از وصل یاری داشتم 128شمارهٔ ۲۰۳: به حسرت ای پری می دانی از کویت چس ...129شمارهٔ ۲۰۴: پیاله داد بدستم سبو نهاد به دوشم 130شمارهٔ ۲۰۵: تا چند جدا ز یار باشم 131شمارهٔ ۲۰۶: به کوی یار باشد مدعی را راه و مسک ...132شمارهٔ ۲۰۷: نداده هیچ جایی شور عشقی هیچ کس یا ...133شمارهٔ ۲۰۸: چگونه از سر کوی کسی بار سفر بندم 134شمارهٔ ۲۰۹: نمی کرد از غم جان دادن آزادم چه م ...135شمارهٔ ۲۱۰: من دوستی به غیر برای تو می‌کنم 136شمارهٔ ۲۱۱: به قربان قد و بالات گردم 137شمارهٔ ۲۱۲: هر جا به خاک پا نهم از گریه تر کن ...138شمارهٔ ۲۱۳: امروز بی تو خاک چنین گر به سر کنم 139شمارهٔ ۲۱۴: بر آن سرم که دل به دلبری ندهم 140شمارهٔ ۲۱۵: ما را نه چشم یاری نه یار مهربان ه ...141شمارهٔ ۲۱۶: زار از سر کوی یار رفتیم 142شمارهٔ ۲۱۷: به جانم از غم جانان چه سازم 143شمارهٔ ۲۱۸: از کوی تو غیر رفت و ما هم 144شمارهٔ ۲۱۹: بود صیاد خوشدل تا من ناشاد می‌نال ...145شمارهٔ ۲۲۰: دل چیست تا به دست تو ای دلستان ده ...146شمارهٔ ۲۲۱: شب تا به روز بر سر کویت فغان کنم 147شمارهٔ ۲۲۲: نه تنها در ره یاری جفا زان بی وفا ...148شمارهٔ ۲۲۳: چو در کنار رقیبان ترا نظاره کنم 149شمارهٔ ۲۲۴: چو من از هجر آن لیلی لب شیرین دهن ...150شمارهٔ ۲۲۵: تا از تو دور ای در نایاب مانده ام 151شمارهٔ ۲۲۶: به عالم حاصلی جز غم ندارم 152شمارهٔ ۲۲۷: شود چون شب بروزو روزگار خویشتن گر ...153شمارهٔ ۲۲۸: من توبه ز صهبا چکنم گر نتوانم 154شمارهٔ ۲۲۹: بی تو جانا زندگانی چون کنم 155شمارهٔ ۲۳۰: شنیدمت که به حسنی فزون ز ماه چو د ...156شمارهٔ ۲۳۱: به از عشق و گدایی منصب و جاهی نمی ...157شمارهٔ ۲۳۲: دوستان را به خود از بهر تو دشمن ک ...158شمارهٔ ۲۳۳: خوش آنکه جان به پایت ای دلستان فش ...159شمارهٔ ۲۳۴: ز جور دوست گر خود را به کام دشمنا ...160شمارهٔ ۲۳۵: از درت امروز و فردا ای دلارا می ر ...161شمارهٔ ۲۳۶: حال بسیار ناخوشی دارم 162شمارهٔ ۲۳۷: به کار مشکل خود یاری از یاری نمی‌ ...163شمارهٔ ۲۳۸: زان دم که با تو عهد گسل عهد بسته ...164شمارهٔ ۲۳۹: به بلا زار و مبتلا که منم 165شمارهٔ ۲۴۰: رخت جنت قدت طوبی است گفتم 166شمارهٔ ۲۴۱: از لطف نمی بینی سویم چه خطا کردم 167شمارهٔ ۲۴۲: به عالم حاصلی جز غم ندارم 168شمارهٔ ۲۴۳: چند از دست تو سوزد جان من 169شمارهٔ ۲۴۴: پس از کشتن گذاری بر مزارم می‌توان ...170شمارهٔ ۲۴۵: بیا ای بت دمی در کعبه از بتخانه م ...171شمارهٔ ۲۴۶: شد جان پاکان در رهت از بسکه خاک ا ...172شمارهٔ ۲۴۷: دلم خواهد که جان در راه خوبان 173شمارهٔ ۲۴۸: رخ مانند گلبرگ ترش بین 174شمارهٔ ۲۴۹: دور شد از یکدگر دور ز جانان من 175شمارهٔ ۲۵۰: ز خوناب دل و از دیده خونابه بار م ...176شمارهٔ ۲۵۱: نداند کاش قدر مهر من مهرآزمای من 177شمارهٔ ۲۵۲: با من آن نامهربان مه مهربان خواهد ...178شمارهٔ ۲۵۳: خوشم بسایه ات ای سرو نازپرور من 179شمارهٔ ۲۵۴: به غیر دل که کند تا سحر فغان با م ...180شمارهٔ ۲۵۵: صید سگان ایندرم تیع جفا بر من مزن 181شمارهٔ ۲۵۶: عاشقان را به جفا خوار مکن 182شمارهٔ ۲۵۷: به عمر خضر جدا از تو نیستم خرسند 183شمارهٔ ۲۵۸: من نه در پیری ز هجر آن جوانم ناتو ...184شمارهٔ ۲۵۹: دل نه همین می برد از من حسن 185شمارهٔ ۲۶۰: به کار عشق خوشم خود چه کار بهتر ا ...186شمارهٔ ۲۶۱: بیندیش ای پسر از آفت چشم بداندیشا ...187شمارهٔ ۲۶۲: خوش است در سرمه روی نیکوان دیدن 188شمارهٔ ۲۶۳: آن می که هست آّب خضر شرمسار از آن 189شمارهٔ ۲۶۴: شد چو شب روزم سیاه از دست تو 190شمارهٔ ۲۶۵: کس را اگر یاری بود ای یار یاری هم ...191شمارهٔ ۲۶۶: نه صبر دارم و نه تاب و نه توان بی ...192شمارهٔ ۲۶۷: دو دلستان که بلای دلند و جان هر د ...193شمارهٔ ۲۶۸: با این همه بی وفائی تو 194شمارهٔ ۲۶۹: گر سر ببرندم نکشم پا ز در تو 195شمارهٔ ۲۷۰: دشمنی آن قدر که با ما تو 196شمارهٔ ۲۷۱: گل خوار بود چو خار بی تو 197شمارهٔ ۲۷۲: جان و دلم راست صد رخنه هر سو 198شمارهٔ ۲۷۳: خوش تر ز طوبی است به خوبی نهال تو 199شمارهٔ ۲۷۴: افکند مرد چنین گر نگه پرفن تو 200شمارهٔ ۲۷۵: آمد ز خانه بیرون در دست جام باده 201شمارهٔ ۲۷۶: این همه الفت به غیر از من جدایی ا ...202شمارهٔ ۲۷۷: ای می فروش آزادیم زین سبحهٔ صددان ...203شمارهٔ ۲۷۸: تا لاله و گل هست میان گل و لاله 204شمارهٔ ۲۷۹: تنی دارد بنامیزد ز جان به 205شمارهٔ ۲۸۰: بی‌جهت توسن کین تاخته‌ای یعنی چه؟206شمارهٔ ۲۸۱: تا کلک قضا رقم کشیده 207شمارهٔ ۲۸۲: عادت به این مکن که کنی جور و کین ...208شمارهٔ ۲۸۳: جان می کندم ز تن کناره 209شمارهٔ ۲۸۴: به چرخ اگر چه فزونست از شماره ستا ...210شمارهٔ ۲۸۵: کشم جور از غمت ای نازنین ماه 211شمارهٔ ۲۸۶: دقیقه فهم و ادا دان و نکته دان شد ...212شمارهٔ ۲۸۷: بازم چو شمع آتش به جان زد آتشین‌ر ...213شمارهٔ ۲۸۸: ای خوی بد ای دلبر بدخو که تو داری 214شمارهٔ ۲۸۹: کی تو چو من ای نگار داری 215شمارهٔ ۲۹۰: نظر سوی دل افگاری نداری 216شمارهٔ ۲۹۱: بخشم از من گذر کردی و رفتی 217شمارهٔ ۲۹۲: ز تست ما را امید یاری به توست ما ...218شمارهٔ ۲۹۳: خوش آنکه کشی باده و از خانه برآیی 219شمارهٔ ۲۹۴: مرا محروم از آن آستان کردی نکو کر ...220شمارهٔ ۲۹۵: به غیر آن ماه را بی‌مهر با من مهر ...221شمارهٔ ۲۹۶: خوشا روزی و حبذا روزگاری 222شمارهٔ ۲۹۷: شد روزها که دارم بی مهر روی ماهی 223شمارهٔ ۲۹۸: بسی ز اهل وفا گرچه از جفا کشتی 224شمارهٔ ۲۹۹: در چمن جلوه گر ای سرو قد ساده کنی 225شمارهٔ ۳۰۰: پیام من برسان ای نسیم صبح به جایی 226شمارهٔ ۳۰۱: از آن در سینه از من کینه داری 227شمارهٔ ۳۰۲: به لب رسیده مرا جان ز محنت دوری 228شمارهٔ ۳۰۳: ز می نام و نشان تا هست باقی 229شمارهٔ ۳۰۴: اگر رود سر من چون حباب بر سر می 230شمارهٔ ۳۰۵: ای قد تو سرو سهی روی تو گلبرگ طری 231شمارهٔ ۳۰۶: بندم از بند جدا گر تو جفا پیشه نم ...232شمارهٔ ۳۰۷: جفاکارا به یاران جز جفا کاری نمی‌ ...233شمارهٔ ۳۰۸: جفاکاری تو یارا جز جفاکاری چه می‌ ...234شمارهٔ ۳۰۹: تو نامهربان مه همانی که بودی 235شمارهٔ ۳۱۰: برای مدعی ترک من ای پیمان شکن کرد ...236شمارهٔ ۳۱۱: چنان گشته ام ناتوان از جدایی 237شمارهٔ ۳۱۲: دمی هزار جفا می کشم ز خوی فلانی 238شمارهٔ ۳۱۳: خوش آن محفل که هر دم ساغر می 239شمارهٔ ۳۱۴: ای دل ز تو خوش سالی و ماهی به نگا ...240شمارهٔ ۳۱۵: نگاه دلکش و رفتار دلستان که تو دا ...241شمارهٔ ۳۱۶: حیف از تو که با اهل وفا یار نباشی 242شمارهٔ ۳۱۷: جان من گر دل به دست دلستانی داشتی 243شمارهٔ ۳۱۸: وعدهٔ لطف و کرم‌ها کردی 244شمارهٔ ۳۱۹: برد از دست دلها آورد چون پیش رو د ...245شمارهٔ ۳۲۰: جور با ما می کنی تا می کنی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ