رفیق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳: آنکه از عار به یاران نشود یار اینست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه از عار به یاران نشود یار اینست وانکه دارد ز من و یاری من عار اینست آن جفاکار که کارش ز جفاکاری نیست جز جفاکاری یاران وفادار اینست آن ستمکار که از تیغ ستم می ریزد خون یار از پی دلجویی اغیار اینست آن شکر لب که چو فرهاد مدامم دارد تلخکام از لب شیرین شکربار اینست دل بیمار مرا از لب شکربارت شربتی ده که دوای دل بیمار اینست گفت از سینه فغان من و دل هرکه شنید در قفس ناله ی مرغان گرفتار اینست ز اشک خونین خبر حال دلم پرس، رفیق که ز حال دل خون گشته خبردار اینست رفیق اصفهانی