کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به من هر کار آن پرکار کرده است

    ز کار آموزی - اغیار - کرده است

    نه کارم بود عشق و این عجب نیست

    که عشق این کارها بسیار کرده است

    چنین آتش به جان از آتش عشق

    مرا آن آتشین رخسار کرده است

    به چشم تر بنازم کان گل اشک

    سر کوی ترا گلزار کرده است

    مکش دامن ز من ای گل که هر کو

    ترا گل کرده ما را خار کرده است

    خضر را حسرت لب تشنگانت

    ز آب زندگی بیزار کرده است

    به کویش توبه کن زاهد که عمریست

    رفیق از توبه استغفار کرده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha