کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار توام
    مهر تو دارم ذره سان وز جان هوادار توام
    بشنو که با یوسف چه گفت آن پیرزن گریه کنان
    گر بر درم قادر نیم باری خریدار توام
    هر خشت کز خاکم زند دست اجل کردم بحل
    لیکن به شرطی کافکند درپای دیوار توام
    یک شب غمت در میزدی گفتم که آیا کیست آن
    گفتا درم بگشا که من یار وفادار توأم
    اگر آیدم باز آن طبیب این نکته خواهم گفتنش
    حالم چه می پرسی چو میدانی که بیمار توام
    سخت آید از تیغت مرا گو هر نفس بر هم زند
    گر راحتی بر دل رسد از لطف آزار توام
    گفتی کمال از کار خود غافل مشو کاری بکن
    اینست کار من که شد سر در سر کار توام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha