کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش و دین
    چرا آن ترک کافر کیش غارت می کند چندین
    در آن صف کو سپه رائد به قصد غارت دلها
    دلی کآنجا نخواهه شد اسیر او زهی مسکین
    چو دود آه خود با او رساندم سوخت چشمانش
    چه بینی زرق خود صوفی تو کافر سوزی من بین
    جهانگیری همین باشد که چون برقع براندازی
    رخت فی الحال بگشاید خط زلفت بگیرد چین
    مرا هر لحظه با تیر تو جنگ زرگری باشد
    چو بیئم نوک آن پیکان به خون دیگری رنگین
    به گلگون گر هوس داری که بنشینی به شیرینی
    دوچشمم شد به خون گلگون بیا بر چشم من بنشین
    کمال امسال چندی شد غزل بر اسب گفت اکثر
    سخنهایه سراسری نباشد غالبا به زین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha