کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو
    برده سوی تو دلم موی کشان کاکل تو
    سنبل غالیه سایست چو صبا شانه زده
    شده بر خرمن گل مشک فشان کا کل تو
    داده از کار فرو بستة من موی بموی
    خبر آن طرة دلبند و نشان کاکل تو
    همچو شمشاد که از باد به پیچ افتد و تاب
    در تو پیچیده و افتاده چنان کاکل تو
    گر بسازند گل از غالیه و آب حیات
    هم نشابد که بشویند به آن کاکل تو
    عود خوش بو بود و مشک ولیکن ز همه
    بر سر آمد چو بر آمد ز میان کاکل تو
    دل که دزدید سر زلف تو از دست کمال
    برده و در زیر کله کرد نهان کاکل تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha