کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سودای او
    چون سر زلفش بیفشانم به خاک پای او
    چشم ما از گریه شد تاریک چون سازیم جاش
    نیست جای چشم روشن خود که باشه جای او
    با خیالش مردم چشمم نمی آید به چشم
    دیگری را چون توانم دید در مأواری او
    در چمن ها زآن قد و بالا حکایت کرد سرو
    هر کجا مرغیست عاشق گشت بر بالای او
    خواست جان بوسی و رفت از خودلیش چون گفت لا
    می چنین باید که جان مستی کند از لای او
    گرچه عمری تلخ کامیها کشیدم از رقیب
    گر بمیرد من بشیرینی پزم حلوای او
    خاک پای تو به تاج سلطنت ندهد کمال
    گرچه درویش است بنگر همت والای او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha