کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بچشم جان چو چراغی که در میان ز جاجی
    ز عشق آب حیاتی ز عقل ملح اجاجی
    درین مرقع اگر چون کلاه صاحب ترکی
    ز قالب ارچه شوی دور بر سر همه تاجی
    اگر به شیوه منصور دم زنی ز اناالحق
    یقین شود دم آخر که چند مرده حلاجی
    بعلم و عقل فرو ماندی از همه عجب است این
    که فیل داری و اسب و پیاده چون شه عاجی
    مگر دماغ تو صوفی به بانگ چنگ شود تر
    که از قدح نکشیدی عظیم خشک مزاجی
    درون دل بفروز ای خیال دوست که ما را
    هزار درد اگرت هست ازو کمال مخور غمی
    درین سراچه تیره تو نور بخش سراجی
    چو درد دوست بود قابل هزار علاجی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha