کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خواهی که به هیچ غم نمیری
    تا دست دهد پیاله گیری
    می نوش به شادی و شو از او
    آن دم که به دست غم اسیری
    نی گفت به زیر لب همین است
    اگر اهل دلی نفس پذیری
    در سرزمی ات چو تاج لعل است
    سلطانی و صاحب سریری
    من درد کشم نه شاه و درویش
    فارغ ز بزرگی و حقیری
    در عشق جوانم و توانگر
    غم نیست ز پیری و قیری
    از سرو روان عصای پیری
    شد پیر کمال بایدش ساخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha