کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواهی که به هیچ غم نمیری تا دست دهد پیاله گیری می نوش به شادی و شو از او آن دم که به دست غم اسیری نی گفت به زیر لب همین است اگر اهل دلی نفس پذیری در سرزمی ات چو تاج لعل است سلطانی و صاحب سریری من درد کشم نه شاه و درویش فارغ ز بزرگی و حقیری در عشق جوانم و توانگر غم نیست ز پیری و قیری از سرو روان عصای پیری شد پیر کمال بایدش ساخت کمال الدین خجندی