کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کنی
    سر دهی بر باد چون بسیار بازی می کنی
    از هوا گر بر زمین افتی چو زلف او رواست
    بر رسنها چون شبان تار بازی می کنی
    با لب او عشق میبازی دلا خونت حلال
    چون به جان خویش دیگر بار بازی می کنی
    مرهم ریشت دهم گفتی ندانم میدهی
    با زه شوخی با من انگار بازی می کنی
    در دبیرستان بدین شوخی و طفلی لوح مهر
    چون بیاموزی که در تکرار بازی می کنی
    در گلستان آی وعکس زلف و رخ بنگر در آب
    گر شب مهتاب در گلزار بازی می کنی
    برگ ریزان بهار زندگی آمد کمال
    چند با خویان گلرخسار بازی می کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha