کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشکبوی
    در شب تاریک چون رفتی برآن راه چو موی
    گفتمش بر لوح رخسار تو بی معنیست خط
    گفت خط خالی ز معنی نیست بی معنی مگوی
    گرچه رقت آن عارض چون آب باز از جوی چشم
    چشم آن دارم که آب رفته باز آید بجوی
    گو مثر شبنم عذار لاله و رخسار گل
    تا به نو کمتر فروشد حسن هر ناشنه روی
    ا گر بجوئی در زکات حسن مسکینتر کسی
    چون دل من از همه مسکینتر است او را بجوی
    من به بازی زلف او بشکستم و زلفش دلم
    بشکند آری به بازی اینچنین چوگان و گوی
    خون ما آن غمزه می ریزد به زلف و رخ کمال
    عاشقان را ناز و شیوه می کشد نه رنگ رویه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha