به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین خجندی

کمال الدین خجندیغزل هاشمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو

1200عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو
مرا آن زبان کو ترا آن دهان کو
کمر گفته بودی که بندم بخونت
کمر خود ببندی نگونی میان کو
دلت زود گفتی بر آتش نشانم
نشانی ولیکن ازین دل نشان کو
فشاندم سر زلف نو ریخت جانها
برین در چو من عاشق جانفشان کو
تو چاک گریبان ماه گر بدوزی
به اندازه چاکها ریسمان کو
اگر از طبیبیم مرهم ستانی
بقدر الم مرهمش در دکان کو
کمال از تو دلبر دل و عقل جوید
کسی این چه داند کجا رفت و آن کو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۰۱: دل ضعیف به یکباره ناتوان شد ازو 2شمارهٔ ۹۰۲: دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو 3شمارهٔ ۹۰۳: زهی زان قامت رعنای دلجو 4شمارهٔ ۹۰۴: سرخوش است ای پسر مرا باتو 5شمارهٔ ۹۰۵: غلام پیر خراباتم و طبیعت او 6شمارهٔ ۹۰۶: گر تیر کشی از طرف غمزة جادو 7شمارهٔ ۹۰۷: اگر مرا صد سر بود هر یک پر از سود ...8شمارهٔ ۹۰۸: گفت کئی تو من بنده تو 9شمارهٔ ۹۰۹: گفتمش ماه پر است آن چهره گفتا پر ...10شمارهٔ ۹۱۰: گفتم ملکی با بشری گفت که هردو 11شمارهٔ ۹۱۱: گفته از ما دلت بردار زنهار این مگ ...12شمارهٔ ۹۱۲: ما به کلی طمع وصل بریدیم از تو 13شمارهٔ ۹۱۳: نداند قدر حسنت کس به از تو 14شمارهٔ ۹۱۴: آن عارض و رخسار و جبین هست در سه ...15شمارهٔ ۹۱۵: از فرقت نو هر دم خون بارم از دو د ...16شمارهٔ ۹۱۶: اشک چو لعل ریزد آن لب مرا ز دیده 17شمارهٔ ۹۱۷: ای از حدیث زلف توام بر زبان گره 18شمارهٔ ۹۱۸: ای با لب شیرین سخنت تلخ فتاده 19شمارهٔ ۹۱۹: ای چو چشم خوش تو چشم کسی کم دیده 20شمارهٔ ۹۲۰: ای خط مشکبار تو پیچیده گرد ماه 21شمارهٔ ۹۲۱: ای دل ریش من از جور تو غمگین گونه 22شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه 23شمارهٔ ۹۲۳: ای روان گرد درت اشک روان پیوسته 24شمارهٔ ۹۲۴: ای شیشۂ دل ما در زیر پا شکسته 25شمارهٔ ۹۲۵: ای لب و گفتار تور شیرین همه 26شمارهٔ ۹۲۶: ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده 27شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه 28شمارهٔ ۹۲۸: ای نبات قد سبزت شکرستان همه 29شمارهٔ ۹۲۹: به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده 30شمارهٔ ۹۳۰: با تو در دل نبایدم رخ ماه 31شمارهٔ ۹۳۱: باد آرد بر من بوی نو ناگه ناگه 32شمارهٔ ۹۳۲: برهگذار قد بار دیدم از ناگاه 33شمارهٔ ۹۳۳: بناز کشتن او بازم آرزوست چه چاره 34شمارهٔ ۹۳۴: بیروی او ز دیدۂ بینا چه فایده 35شمارهٔ ۹۳۵: بینم ابروی تو پیوسته مه نو گه گه 36شمارهٔ ۹۳۶: تا توانی دل مشتاق بدست آری به 37شمارهٔ ۹۳۷: چو چشم مست تو دیدم خمارم از دیده 38شمارهٔ ۹۳۸: چندین چه بلا و درد است این آه 39شمارهٔ ۹۳۹: خواهم که کنم بار دگر در تو نظاره 40شمارهٔ ۹۴۰: در پای تو تنها به سر ماست فتاده 41شمارهٔ ۹۴۱: دلم به زخم زبانها نگردد آزرده 42شمارهٔ ۹۴۲: دلم ترسد در آن زلف خمیده 43شمارهٔ ۹۴۳: روی خوب از من مشتاق نپوشانی به 44شمارهٔ ۹۴۴: زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد ...45شمارهٔ ۹۴۵: زیر پا از زلف مشکین گه گهی میکن ن ...46شمارهٔ ۹۴۶: شبت خوش باد ای باد سحرگاه 47شمارهٔ ۹۴۷: کحل بصر نیست جز آن خاک راه 48شمارهٔ ۹۴۸: گر سر طلبی بر درت آریم به دیده 49شمارهٔ ۹۴۹: گفتم شکرست آن به دهان گفت ترا چه 50شمارهٔ ۹۵۰: ب بار برهم چرا زد ز پسته 51شمارهٔ ۹۵۱: ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه 52شمارهٔ ۹۵۲: مرا که روی تو بینم چه حاجت است 53شمارهٔ ۹۵۳: هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده 54شمارهٔ ۹۵۴: هر نیر که بر جان ز تو از دور رسید ...55شمارهٔ ۹۵۵: ای بار نازنین مگر از فتنه زاده ای 56شمارهٔ ۹۵۶: باز خود را چو گل تازه بر آراسته ا ...57شمارهٔ ۹۵۷: تا برخسار مه از غالیه چوگان زده ا ...58شمارهٔ ۹۵۸: چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای 59شمارهٔ ۹۵۹: گر همه وقتی همه دلخون نه ای 60شمارهٔ ۹۶۰: لیست آن بگو با شکر خورده ای 61شمارهٔ ۹۶۱: آشوب جانی شوخ جهانی 62شمارهٔ ۹۶۲: آن شوخ دی براهی میرفت همچو شاهی 63شمارهٔ ۹۶۳: از در خویش مرا بر در غیری بری 64شمارهٔ ۹۶۴: اگر در کشتنم تأخیر کردی 65شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی 66شمارهٔ ۹۶۶: ای آفتاب روی تو در اوج دلبری 67شمارهٔ ۹۶۷: ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی 68شمارهٔ ۹۶۸: ای از خط تو زنگ بر آئینه شاهی 69شمارهٔ ۹۶۹: ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائ ...70شمارهٔ ۹۷۰: ای درد درون جان چه باشی 71شمارهٔ ۹۷۱: ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یک ...72شمارهٔ ۹۷۲: ای دهان تو قند و لب همه می 73شمارهٔ ۹۷۳: ای رخت آیت حسن و دهنت لطف خدای 74شمارهٔ ۹۷۴: ای صبا برخاک کوی یار ما خوش میروی 75شمارهٔ ۹۷۵: ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کن ...76شمارهٔ ۹۷۶: ای گل روی ترا چون من بهر سو بلبلی 77شمارهٔ ۹۷۷: این چه نبهاست وین چه شیرینی 78شمارهٔ ۹۷۸: ای ولوله عشق تو بره هر ر کویی 79شمارهٔ ۹۷۹: با تو ه را نمی رسد دعوی 80شمارهٔ ۹۸۰: باز به ناز کش مرا چیست که ناز می ...81شمارهٔ ۹۸۱: باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشک ...82شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی 83شمارهٔ ۹۸۳: بازم از طلعت خود دیده منور کردی 84شمارهٔ ۹۸۴: با مسکنت و عجز و ضعیفی وفقیری 85شمارهٔ ۹۸۵: با من این بودت ز اول شرط باری 86شمارهٔ ۹۸۶: بچشم جان چو چراغی که در میان ز جا ...87شمارهٔ ۹۸۷: بجز نور و ضیاء و گرمی از آذر چه م ...88شمارهٔ ۹۸۸: بده ساقی شراب ارغوانی 89شمارهٔ ۹۸۹: بر سر راه طلب بافت گدانی گهری 90شمارهٔ ۹۹۰: بر گل به پای سرو چو رفتار می کنی 91شمارهٔ ۹۹۱: بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی 92شمارهٔ ۹۹۲: برویت بنگرم ناگه نرنجی 93شمارهٔ ۹۹۳: بکوی عشق باشی شیر مردی 94شمارهٔ ۹۹۴: به مجلسی که بمستان ز لب شراب دهی 95شمارهٔ ۹۹۵: به باران کهن یاری نکردی 96شمارهٔ ۹۹۶: تا خلوت دل خالی از اغیار نیابی 97شمارهٔ ۹۹۷: تا کی ای مونس دلم بیموجی غمگین کن ...98شمارهٔ ۹۹۸: تب چرا درد سر آورد بنازک بدمی 99شمارهٔ ۹۹۹: ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی 100شمارهٔ ۱۰۰۰: ترا دیده هر بار دیدی چه بودی 101شمارهٔ ۱۰۰۱: ترکمن مه بود بترکی آی 102شمارهٔ ۱۰۰۲: تن در پی جان می رود ای بخت کجانی 103شمارهٔ ۱۰۰۳: تو چشم آنکه حق بینی نداری 104شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری 105شمارهٔ ۱۰۰۵: تو سروی و گل خندان همانکه میدانی 106شمارهٔ ۱۰۰۶: چرا به تحفه دردم همیشه ننوازی 107شمارهٔ ۱۰۰۷: چرا هر دم از پیش ما میگریزی 108شمارهٔ ۱۰۰۸: چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری 109شمارهٔ ۱۰۰۹: چو تو دشمن از دوست نشناختی 110شمارهٔ ۱۰۱۰: چو گل به لطف نو زد ان نازک اندام ...111شمارهٔ ۱۰۱۱: چه لطف است این که با من مینمائی 112شمارهٔ ۱۰۱۲: چه موجب است که هیچ التفات ما نکن ...113شمارهٔ ۱۰۱۳: حدیث خوشی هیچ با ما نگوئی 114شمارهٔ ۱۰۱۴: خرم آن دم که توأم مونس و همدم با ...115شمارهٔ ۱۰۱۵: خواهم بر تو بردن تن را که شد خیا ...116شمارهٔ ۱۰۱۶: خواهی که به هیچ غم نمیری 117شمارهٔ ۱۰۱۷: دارم ز ابروان تو چشم عنایتی 118شمارهٔ ۱۰۱۸: درین پستی گر آن مه را نیابی 119شمارهٔ ۱۰۱۹: درین ره هرچه جونی آن بیابی 120شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم اف ...121شمارهٔ ۱۰۲۱: دگر باره تیغ جفا بر کشیدی 122شمارهٔ ۱۰۲۲: دل رفت به باد دلپذیری 123شمارهٔ ۱۰۲۳: دل ز باران کهن برداشتی 124شمارهٔ ۱۰۲۴: دل شد ز عشق باری شیدا چنانکه دان ...125شمارهٔ ۱۰۲۵: دل شیشه ایست جای خیال تو ای پری 126شمارهٔ ۱۰۲۶: دل که سودای تو می پخت کبابش کردی 127شمارهٔ ۱۰۲۷: دل من به داغ جفا سوختی 128شمارهٔ ۱۰۲۸: دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی 129شمارهٔ ۱۰۲۹: راز معشوق حدیثیست نهان داشتنی 130شمارهٔ ۱۰۳۰: ز دیده در دل دیوانه رفتی 131شمارهٔ ۱۰۳۱: زمن که مهر تو دارم به سینه روی چ ...132شمارهٔ ۱۰۳۲: ز من مپرس که از عاشقان زار کی 133شمارهٔ ۱۰۳۳: سالها گر بنویسم صفت مشتاقی 134شمارهٔ ۱۰۳۴: سیمین بدنی سرو قدی پس دهانی 135شمارهٔ ۱۰۳۵: شیرین لبی شکر دهنی سرو قامتی 136شمارهٔ ۱۰۳۶: صنما در خط سنبل مه تابان داری 137شمارهٔ ۱۰۳۷: طبیب عاشقان آمد بیا بگذار بیدردی 138شمارهٔ ۱۰۳۸: عاشقی و بی دلی بیدلبری 139شمارهٔ ۱۰۳۹: قطره قطره از دریا چو به ساحل آیی 140شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آم ...141شمارهٔ ۱۰۴۱: کدام سر که ندارد دماغ سودانی 142شمارهٔ ۱۰۴۲: گر از در به تیم برانی نو دانی 143شمارهٔ ۱۰۴۳: گر از شاخ دولت گلی چیدمی 144شمارهٔ ۱۰۴۴: اگر او یاد من دلخسته کردی 145شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی 146شمارهٔ ۱۰۴۶: گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی 147شمارهٔ ۱۰۴۷: گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی 148شمارهٔ ۱۰۴۸: گر بری دست به آئینه و در خود نگر ...149شمارهٔ ۱۰۴۹: گر به فردوسی از حریم وصل نگشانی ...150شمارهٔ ۱۰۵۰: گر به من یار شوی ور نشوی 151شمارهٔ ۱۰۵۱: گر تو دل ما سوختی از آتش دوری 152شمارهٔ ۱۰۵۲: گر زلف خود به فتنه و شوخی رها کن ...153شمارهٔ ۱۰۵۳: گر گم شوی از خود خبر بار بیایی 154شمارهٔ ۱۰۵۴: گر لذت خونریزی آن غمزه شناسی 155شمارهٔ ۱۰۵۵: گر همه وقتی همه دل خون نیی 156شمارهٔ ۱۰۵۶: گفتم ای سیم ذقن گفت کرا می گوئی 157شمارهٔ ۱۰۵۷: گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی 158شمارهٔ ۱۰۵۸: مبارک منزلی خوش سرزمینی 159شمارهٔ ۱۰۵۹: مپوشان روی خود ای شوخ خود رای 160شمارهٔ ۱۰۶۰: مرا در درد بی باری دریغا بار بای ...161شمارهٔ ۱۰۶۱: مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظرباز ...162شمارهٔ ۱۰۶۲: من آن بهتر که باشم رند و عامی 163شمارهٔ ۱۰۶۳: من اوصاف حست ندانم کماهی 164شمارهٔ ۱۰۶۴: من کیستم که ورزم سودای چون تو با ...165شمارهٔ ۱۰۶۵: من کیم گفتی که گویم خاک نعلین من ...166شمارهٔ ۱۰۶۶: مویت از عنبر تر فرق ندارد مویی 167شمارهٔ ۱۰۶۷: ناوک غمزه چو هر سو به شتاب انداز ...168شمارهٔ ۱۰۶۸: ندارد دلم طاقت بی توی 169شمارهٔ ۱۰۶۹: ندانم کی به دام من در افتی 170شمارهٔ ۱۰۷۰: نشان خاک پای او اگر می یافتم جای ...171شمارهٔ ۱۰۷۱: نیست بهای جان بسی پیش تو چون کشد ...172شمارهٔ ۱۰۷۲: ورای آن چه سعادت بود که ناگاهی 173شمارهٔ ۱۰۷۳: وصال اوست بخت ما نبینم آن به بید ...174شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی 175شمارهٔ ۱۰۷۵: هر لحظه به غمزه دل ریشم چه خراشی 176شمارهٔ ۱۰۷۶: هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی 177شمارهٔ ۱۰۷۷: هر لحظه غمزه ها به جفا نیز می کن ...178شمارهٔ ۱۰۷۸: ما رسی هیچ شب ای مه از وطن جانب ...179شمارهٔ ۱۰۷۹: یارب این درد دل و فرقت جانان تاک ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ