کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    توش کن خواجه علی رغم صراحی شکنان
    بادی تلخ به یاد لب شیرین دهنان
    بطلب بافت نشانه از لب شیرین فرهاد
    ره سوی لعل نبردند به جز کوه کنان
    خاک بر فرق کسانی که زر و سیم به خاک
    باز بردند و نخوردند به سیمین دقنان
    دوش رفتم به چمن از هوس بلبل و گل
    این یکی جامه دران دیدم و آن نعره زنان
    گفتم این چیست بگفتند که آن قوم که پار
    می رسیدند درین روضه بهم جلوه کنان
    همه را خاک بفرسود کنون نوبت ماست
    حال شمشاد قدان بنگر و نازک بدنان
    بلبل این گفت و دگر گفت که می توش کمال
    فصل گلریز و به مطرب بگذار این سخنان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha