کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبح گدا و شام ز خورشید روشن است

    گر قادری ببخش چراغی به شام ما

    ما را به کام خویش بدید و دلش بسوخت

    دشمن که هیچ گاه مبادا به کام ما

    در خلوتی که دختر رز نیست، عیش نیست

    داغ است شیخ شهر ز عیش مدام ما

    در روزگار نیست رسولی که بی حسد

    در گوش چون تویی برساند پیام ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha