کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر باد شوم بر تو وزیدن نگذارند

    ور حسن شوم روی تو دیدن نگذارند

    تا سر زده شادی به دلم، سوخته عشقت

    این سبزه ازین خاک دمیدن نگذارند

    این رسم قدیم است که در گلشن مقصود

    بر خاک بریزد گل و چیدن نگذارند

    گر شربت و گر زهر، به لب چون رسد این جام

    باید همه نوشید، چشیدن نگذارند

    از تربیت آب و هوا در چمن عشق

    نخلی که شود خشک، بریدن نگذارند

    ما معتکف کعبه نشینم که در وی

    بیهوده به هر کوچه دویدن نگذارند

    پیداست از آن حسن نظربازی عرفی

    کاین بلبل از آن باغ پریدن نگذارند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha