کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز شهر دل به گوشم هر نفس فریاد می آید

    که اینک لشگر غم خوش به استعداد می آید

    اگر شیرین عنان را گرم سازد، بنگرد خسرو

    که گلگون جانب او ، یا بر فرهاد می آید

    دلم در دام آن صیاد مستغنی است و می ترسم

    که افتت رخنه ای در دام تا صیاد می آید

    نصیحت می کنندم دوستان، ای غم بیا و تو

    به خاشاک من آتش زن، که این جا باد می آید

    نمی آید ز پرویز استماعش، ورنه شیرین را

    ز سر تا پا صدای نالهٔ فرهاد می آید

    همانا دیده عرفی عزتی زان دلفریب امشب

    که می آید ز بزمش باز، خوش دلشاد می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha