کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دل شکنی آفت صرف است نگاهش

    طفلی که پدر می شکند طرف کلاهش

    طاعت بر دنیا چه تمتع برد از تخت

    کز فرّ هما دور بود تارک شاهش

    ما لشکر عشقیم که تسخیر دو عالم

    چون آب فرو می چکد از تیغ سپاهش

    ره بر مه کنعان نکند خجلت بهتان

    تا رو به ره شکر کند محنت جاهش

    شاید که به آلایش دامانش نگیرند

    مستی که به دامن نگرد طرف کلاهش

    از جور فلک داغ نگردد دل عشاق

    این باغچه پروردهٔ برق است گیاهش

    سهل است که از ناصیه اش نور بتابد

    عرفی که در عشق بود ناصیه گاهش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha