عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۰۵: در دل شکنی آفت صرف است نگاهش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دل شکنی آفت صرف است نگاهش طفلی که پدر می شکند طرف کلاهش طاعت بر دنیا چه تمتع برد از تخت کز فرّ هما دور بود تارک شاهش ما لشکر عشقیم که تسخیر دو عالم چون آب فرو می چکد از تیغ سپاهش ره بر مه کنعان نکند خجلت بهتان تا رو به ره شکر کند محنت جاهش شاید که به آلایش دامانش نگیرند مستی که به دامن نگرد طرف کلاهش از جور فلک داغ نگردد دل عشاق این باغچه پروردهٔ برق است گیاهش سهل است که از ناصیه اش نور بتابد عرفی که در عشق بود ناصیه گاهش عرفی شیرازی