کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از سفر می آیی و تاراج عزت کرده ای

    کاروان حسن یوسف نیز غارت کرده ای

    در کجا هست این چنین معموره ای، انصاف ده

    شهر دل ها دیده را یغمای راحت کرده ای

    چون گوارا نیستی ای غم چرا در کام ما

    همچو آسایش پیا پی بی حلاوت کرده ای

    شادا بادا روحت ای مجنون که هنگام وفا

    در حق من، درد بی درمان، نصیحت کرده ای

    این صفا اسلامیان را نیست، ای زاهد مکن

    با مغان در سومنات امروز طاعت کرده ای

    ذرهٔ دنیا به صد جان می فروشم، بیع کن

    ای که از بی مایگی اظهار همت کرده ای

    عرفی از ننگ شریکان لب فروبستن خطاست

    چون توانی ترک شهرت کن که شهرت کرده ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha