عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۵۰: از سفر می آیی و تاراج عزت کرده ای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از سفر می آیی و تاراج عزت کرده ای کاروان حسن یوسف نیز غارت کرده ای در کجا هست این چنین معموره ای، انصاف ده شهر دل ها دیده را یغمای راحت کرده ای چون گوارا نیستی ای غم چرا در کام ما همچو آسایش پیا پی بی حلاوت کرده ای شادا بادا روحت ای مجنون که هنگام وفا در حق من، درد بی درمان، نصیحت کرده ای این صفا اسلامیان را نیست، ای زاهد مکن با مغان در سومنات امروز طاعت کرده ای ذرهٔ دنیا به صد جان می فروشم، بیع کن ای که از بی مایگی اظهار همت کرده ای عرفی از ننگ شریکان لب فروبستن خطاست چون توانی ترک شهرت کن که شهرت کرده ای عرفی شیرازی