به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تا به خون ریزیم اشارت ها نمود ابروی او
میل خون ریزی خود فهمیدم از هر موی او
چون خرامد در دلم جان، هم چو آب زندگی
سر نهد در پای سرو قامت دلجوی او
تا خیال قامتش بیرون نیامد از دلم
کرده ام زنجیر یایش حسرت گیسوی او
گر نمی گردد مه من گرم کین از مهر نیست
از نزاکت طاقت گرمی ندارد خوی او
تا بود آمد شدش بر خاک من ای هم نشین
چون بمیرم شب نهانم دفن کن در کوی او
من که حسرت می کشم عرفی برای دیگران
شیشهٔ می را کی توانم دید بر زانوی او
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.