کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عفوت آوردم، دل شرمنده را آتش زدم

    خط آزادی نمودم بنده را آتش زدم

    کاو کاو خانه کردم، جنس بی قیمت نبود

    شگر گفتم گوهر ارزنده را آتش زدم

    خنده ار با گریه دیدم بر در رد و قبول

    گریه را مقبول خواندم، خننده را آتش زدم

    بانگ هیهاتی ز دل بر داشتم کز گرمی اش

    مرده را بیدار کردم، زنده را آتش زدم

    دیده از مقصود بستم، چشمهٔ لذت گشود

    خان و مان طالع فرخنده را آتش زدم

    دوستان را تا شدم آیینه دار از خوب و زشت

    مو به موی عرفی شرمنده را آتش زدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha