به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تا برده ام به مدرسهٔ عشق رخت خویش
دارم وظیفه از جگر لخت لخت خویش
مخمور خامشی ام، فراموش کرده ایم
هم عهدهای ساقی و هم روی سخت خویش
شاهی که ظلم را به میانجی عنان دهد
تیغ عدوی ملک رساند به تخت خویش
مهلت مجو که بیشتر از عهد غنچه گی
گل باز بسته بود ز شاخ درخت خویش
گر دولت این بود که به درویش داده اند
باید گریستن، جم و کی را، به تخت خویش
عرفی هنوز مدحت دون همتان مکن
توفان چو تند شد تو مینداز رخت خویش
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.