کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل ز شوق آن مه نامهربان بسوز

    تنها به گوشه ای رو تا می توان بسوز

    کردی قبول منصب پروانگی دلا

    خود را زدی به آتش او، این زمان بسوز

    این شعله در جگر نتوان بیش از این نهفت

    تا چند حفظ آه کنم، گو جهان بسوز

    نفسم به کوی او مبر ای همنشین، بیار

    این مشت استخوان و در این آستان بسوز

    آسودگی مباد، که عادت کنی، دلا

    رو یک نگاه درکش و در صد گمان بسوز

    عرفی بسوز داغ گلی بر جگر، ولی

    تا کس به مرهمت نفریبد، نهان بسوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha