به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
کی دلم شاد از می ناب و نوای نی شود
آن که از غم شاد گردد، شاد ازین ها کی شود
هر که را سیماب غفلت ریخت آسایش به گوش
کی دلش را چشم باز از نعرهٔ یا حی شود
گر دو رهرو متفق گردند در راه خطر
کاروانی جمع گردد، چون دو منزل طی شود
زاهد بیهوده گو را مانع از هذیان مشو
گوش کن تا بر سر دستان روم و ری شود
آن که جوید سربلندی از مصیبت های عشق
مشت خاکی بر سرش ریزم که تاج کی شود
از نگاه گرم دشنامِ لبِ می گون او
نوش بر لب زهر گردد، زهر در دل می شود
زین که خواهد محو شد عرفی، ز دندان لب ببند
می شود محو این ترنم ها، ولی تا کی شود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.