کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هوشم به نگاهی برد، جانانه چنین باید

    یک جرعه خرابم کرد، پیمانه چنین باید

    تا کرد بنا عشقت، افسانهٔ هجران را

    در خواب فنا رفتم، افسانه چنین باید

    از بس که غبار غم، از سینه بشد رُفته

    تا زانوی دل گرد است، این خانه چنین باید

    بیگانه به دور من، رخساره کند پنهان

    رنجش نتوان کردن، بیگانه چنین باید

    نادیده جمال او، مهرش ز دلم سر زد

    ناکاشته می روید، این دانه چنین باید

    می بینم و می جویم، می چینم و می ریزم

    می خندم و می گریم، دیوانه چنین باید

    در خون، جگرعرفی، می غلتد و می سوزد

    در آتش خود رقصد، پروانه چنین باید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha